بنام پروردگار حی و توانا
دلم لک میزنه واست ، زمانی که ازم دوری ولی در خاطرم هستی ، دیگه اینجاشو مجبوری ... اگر حرف حرف من باشه ، هنوزم مرد و مغرورم ولی میرم تو خوش باشی ، منم اینجاشو مجبورم ... حس "خداحافظ" همیشه برای من تلخ و جانکاهه. "خداحافظ" به معنای ترک کردن ، جدا شدن و قدم در راه بی برگشت گذاشتن. سپردن کسی که پُر از خاطرات زندگیسازه به خداوندی که تنها شاهد لحظه های تکرار نشدنیه... از لحظه ی بعد از "خداحافظ" ، لحظه ها پُر از لذت مرور خاطرات و انبوه از حسرتی تلخ برای زندگی با حقیقتی ناباورانه است. "خداحافظ" در زندگی هر انسانی سبب ساز خاطره ایست. منبع:birmusic.com دعوا نکرده بودیم قهـر نکرده بودیم فقط خداحافظی کردیم . مثل همیشه، رفتیم و دیگر همدیگر را ندیدیم بهترین دوستم را می گویم. حالا اینجا پیدایش کرده ام. گاهی روزها می روم .صفحه اش را باز می کنم و نگاهش می کنم . کنار دخترش ایستاده و لبخند می زند او هم مثل من پیر شده است .
چیزی بین ما شکسته بود.
باید راهی جست
در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم
همیشه به دنبال نوری بودم
نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان
چه بلای وحشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست
در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است
و نمی توانی کاری کنی
اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست
"تو می توانی"
این تنها نیرویی است که از اعماق و جودت فریاد می زند
تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی
واینگونه بود که پابر رکاب اسب نهادم به امیدسرفرازی ملتی بزرگ
نادر شاه افشار
بالای صفحه |