روانشناسی - بنام پروردگار حی و توانا
سفارش تبلیغ






بنام پروردگار حی و توانا

خیانت زیان آورترین عمل در یک ارتباط است که نه تنها منجر به صدمات غیر قابل جبران به طرفین می شـود، بلـکه اعتماد و اطـمیـنان کسـی که مورد خیانت قرار گرفته شده را نیز نسبت به افراد دیـگر از بین خواهـد برد. مـعمولا نارضایتی از مسائل گوناگون در یک رابطه باعث خیانت می شود ولی در کل هیچ ذری برای این عمل نکوهیده پذیرفته نیست و باید از آن دروی نـمود.

با کمال تاسف برخی از زنان بدلیل اینکه شوهر آنها دارای وضعیت مالی خوبی نیست و به مـقدار کافی به آنها پول پرداخت نمی کند فقط و فقط بخاطر پـول ( و نه عشق ) و برآورده شدن نیازهای مادی خود سمت دیگری کشیده می شوند که این بسیار جلوه زشت و نا پسند دارد چرا که با کمی همدلی و تلاش می توان براحتی به خواسته ای معقول مادی زندگی دست یافت.

مشکل برطرف نـشدن نـیاز جنـسی هـم از جمله مواردی است کـه گـاهـی توسل به پدیده نکوهیـده خـیانت را در برخی زنان موجب می شـود. امـروزه با پـیـشـرفـت علـم پزشکی بسیاری از مشکلات و کمبودهای جنسی چه در مردان و چه در زنان براحتی قابل درمان می باشد.


نوشته شده در دوشنبه 89 آبان 10 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند.
سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟

شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم،اونجا برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو زین انداخت .
همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته" دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:"این دومین بارت" بعد بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.
سر همسرم داد کشیدم و گفتم :"چیکار کردی روانی؟ حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟"

همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد و گفت:"این بار اولت بود"


نوشته شده در جمعه 89 آبان 7 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.

اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن.

هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی.

یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.

هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.

از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.

وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو:  "برای چه می خواهید بدانید؟"

هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.

هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.


وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش،آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.


راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن. 

هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.

شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.

سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش
"   

هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که
او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.


چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای
غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.


هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.

در حمام آواز بخوان.

در روز تولدت درختی بکار.

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.

بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.

فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی.

ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.

هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.

فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.

از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند


نوشته شده در پنج شنبه 89 آبان 6 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

دست دادن

طرز دست دادن مانند راه رفتن و حرف زدن نشان دهنده اخلاق و شخصیت افراد است و می توان از این طریق به میزان اعتماد به نفس، بی تفاوتی، خونگرمی و تکبر فرد پی برد.

-   هنگام دست دادن با افراد حواستان را به مخاطب باشد و با دیگران صحبت نکنید.

-   هنگام دست دادن نباید با کسی که به او دست می دهیم فاصله زیادی داشته باشیم و دست خود را بیش از اندازه دراز کنیم. ادب حکم می کند که پاپیش گذاریم و به فرد مورد نظر نزدیک شویم.

-  هنگامی که دستانمان خیس یا کثیف هستند یا وسیله ای در دست داریم باید قبل از این که طرف مقابل دستش را دراز کند با صدای بلند عذرخواهی کنیم و از دست دادن با وی جلوگیری نماییم. طرف مقابل هم در صورت مشاهده چنین شرایطی باید از دست دادن خودداری کند.

-  بعضی ها عادت دارند هنگام دست دادن دستشان را به بدن خود می چسبانند. این کار نشانه غرور و تکبر است.

-  فشردن دست دیگران، تکان دادن یا نگه داشتن دست طرف مقابل برای مدت طولانی در دستان خود و گذاشتن دست دیگر بر روی دستان وی نشانه بی ادبی است.

- خودداری از دست دادن به افراد سطح پایین یا فردی که دستش را دراز کرده، نشانه بی ادبی و غرور است.

-  دست دادن با دستکش صحیح نیست.

- در یک میهمانی لازم نیست به تمام افراد تک تک دست داد و احوالپرسی کرد و می توان بعد احوالپرسی با خانواده میزبان برای دیگران از فاصله مناسب سرتکان داد و احوالپرسی کوتاهی انجام داد.

-   هنگام دست دادن باید به چشمان طرف مقابل نگاه کرد. خیره شدن به اطراف و نگاه به دور و بر خلاف ادب است. ضمن این که نباید پاسخ دست دادن دیگران را با دست چپ داد.


نوشته شده در یکشنبه 88 بهمن 18 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |


- شیوه های افزایش ارتباط خود با دیگران :

1 - صریح وصادق بودن:

سعی کنیم در روابط خود با دیگران صریح و صادق باشیم، در گفته های خود صریح و صمیمی باشیم و از هر نوع ابهامی اجتناب کنیم، چون اگر منظور خود را با صراحت بیان نکنیم طرف مقابل ما به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود و از واقعیت دور می گردد.

2- احساسات خود را بیان کردن:

با احساس خود روراست باشیم، سعی کنیم مشکلات زندگی و احساساتی که داریم، با همسر و شریک و با طرف مقابل خود در میان بگذاریم .حتی اگر گمان کنیم که باعث ناراحتی آنها میشود اگر می خواهیم با طرف مقابل خود ارتباطی معقول و منطقی بر پایه تفاهم داشته باشیم، بهترین روش روراست بودن است و احساس خود را با وی در میان گذاشتن است. اگر مشکلی را حل نشده باقی بگذاریم و یا موضوعی را که مداخله وگفتگو در باره آن الزامی است به میان نکشیم، مثل این است که دمل چرکین و دردناکی را سرجایش گذاشته و به حال خود رها کرده باشیم .

3- زمینه مشترک و نکات مشابه را یافتن :

درجست و جوی زمینه های مشترک باشیم، سعی کنیم در ارتباطمان بیشتر ا نکات مشترک و مشابه را بیابیم. اهداف و نیازها و نگرانیها را از نظر او نگاه کنیم و برای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کنیم باید امور او را از دید و نظر او ببینیم و با پرس و جو، از اموری که نگرانی او باعث شده، متوجه گردیم، همین نکات مشترک زمینه های مساعدی هستند که شالوده همدلی و وحدت وتفاهم را برروی آن  می توان بنا کرد، عبارتی مثل : (( من و تو هر دو همین را می خواهیم )) را می توان بیان نمود.

4- همدلی و همدردی کردن:

سعی کنیم با شخص احساس مشترک داشته باشیم. شادی و غم او را شادی و غم خود به حساب آوریم و موقعی که او احساس غم می کند ما نیز با او همدرد و هم غم شویم و بالعکس مساعی ما این باشد که با سیستم حسی فرد ارتباط برقرار کنیم.

5- شنونده خوبی بودن:

شنونده خوبی باشیم وگوش کردن را یاد بگیریم .گوش کردن به سخن وکلام دیگری موجب می شود تا او در نهایت آرامش خیال، به طور واقع، منویات قلبی و احساسات خود را با ما در میان بگذارد و برایمان احترام قائل شود و آماده شنیدن نظرات ما شود.

6- سیستم روحی افراد را شناختن و تقلید از آنها:

برای این کار باید به دقت به افراد چشم بدوزیم و به سخنان آنها به دقت گوش فرا دهیم و ببینیم غالبا" از چه نوع کلماتی استفاده می کنند آنگاه با استفاده از همان نوع کلمات، تقلید از لحن صدا، حالات و حرکات چشم ها به گونه ای با آنها نحوه فکر و عملکرد ذهنی شان مطابق باشد.

7- شخصیت افراد در نظر گرفتن:

باید ببینیم طرف مقابل ما چه شخصیتی دارد، برون گراست یا درون گرا، برای صمیمیت با درون گرایان باید ببینیم چه ایده ها و ارزشهای برای آنها اهمیت دارد و آنگاه بکوشیم تا با توجه به چارچوبهای    ذهنی شان با آنها رفتار کنیم و صحبت کنیم و بالعکس، برای همدلی با برون گرایان به آنها نشان دهیم که آنچه می گویند و عمل می کنند با اندیشه و رفتار مردم هماهنگ است.

8- تقویت نمودن عزت نفس :

برای تقویت عزت نفس خود باید با تعمق در ژرفای وجود از دنیای پیچیده درون خود آگاه شویم، به کاستی هایمان پی ببریم، جهت گیری هایمان را در قبال رویدادهای مردم و شرایط گوناگون مشخص نمائیم.

9- محترم شمردن احساس طرف مقابل :

همواره رفتاری احترام آمیز داشته باشیم و احساس طرف مقابلمان را محترم بشماریم، کوچک کردن همدیگر، به خصوص درحضور دیگران در مناسبات و روابط، اثرتخریبی دارد، رفتار توام با ظرافت و ملایمت نه  فقط شامل رفتار مودبانه می شود، بلکه صفا و صداقت واقعی و اعتماد کامل نیز در بردارد.

10- سکونت نمودن :

سکوت پیامی اعجاز گر در امر ارتباط است و یکی از جنبه های مهم ارتباط است، مشروط بر اینکه حاوی پیامی باشد، سکوت می تواند در مناسبات انسان عشق و رضایت و خشنودی و تفاهم دوگانه و احساسها را منتقل سازد.

11- عدم افراط در موعظه:

منظورمان را به صورت سخنرانی و نصیحت خشک تو خالی بیان نکنیم. موعظه می تواند جنبه افراطی و مخرب در روابط داشته باشد و ما باید سعی کنیم حد اعتدال را نگاه داریم و برای سخنانمان ارزش قائل شویم و جایی که از ما نظر می خواهند، نظر بدهیم .

12- وقت و موفقیت شناس بودن :

یاد بگیریم که چه وقت شوخی و چه وقت جدی باشی، هیچگاه طرف مقابلمان را دست نیدازیم، از گفتن جملات وکلماتی که بار اخلاقی و فرهنگی مناسبی ندارند در بیان منظورمان، خوداری نماییم، شوخی کردن باید با توجه به موقعیت و زمان خاصی باشد.

13- مخالف نمودن به شیوه مناسب :

یاد بگیریم که چگونه بدون بحث و جدلهای مخرب، مخالفت خود را نشان دهیم، جر و بحثها غالبا" با بلند کردن صدا، داد و فریاد، خشم و غضب، همراه است. بحث و جدلها تا حدود زیادی تحت تاثیر گرایشات و خلق وخوی افراد درگیر مباحثه قرار می گیرد .اکثریت مردم فاقد روحیه خود پسندانه افراطی هستند، به این علت با تسلطی که بر نفس خود دارند می توانند از درگیری و اهانت خودداری کنند.

14- یکی بودن قول و عمل :

سعی کنیم قول و عملمان یکی باشد .هنگامی که خودمان برای گفته های خود ارزش قایل نیستیم، چه انتظاری می توان داشت که دیگران قولها و سخنان ما را محترم بشمارند .هنگامی که ما قول می دهیم کاری را انجام دهیم سعی کنیم آن را به مرحله عمل برسانیم  و اگر ناتوان در انجام آن هستیم هرگز خود مکلف به وعده ای که از عهده آن بر نمی آییم، نکنیم روراست و صادقانه بگوییم نمی توانیم .


نوشته شده در یکشنبه 88 بهمن 18 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

اضطراب چیست ؟
اغلب اصطلاح ترس و اضطراب به صورت مترادف به کار می روند . تفاوت این دو آن است که ترس اغلب به ارزیابی اولیه از خطر واقعی بر می گردد . در حالی که اضطراب بیشتر به حالت هیجانی و دلواپسی به علت خطری نامعلوم و مبهم مربوط می شود. ترس مرضی ، ترسهای اغراق آمیز و غالبا فلج کننده از رویدادها یا اشیاء خاص هستند ( مثل ترس از سوسک ، پر ، بلندی ) وحشت زدگی ، ترس شدید و ناگهانی همراه با تلاشهای عجولانه و دیوانه وار برای یافتن ایمنی است ، برخی از علائم وحشت زدگی شامل : نفس زدن ، تپش قلب ، تعرق ،لرزش ، تنگی نفس ، درد قفسه سینه ، تهوع ، سرگیجه و احساس خفگی است .

علائم اضطراب چیست ؟
وجود مجموعه ای از علائم بدنی ، فکری و احساسی نشانه وجود اضطراب است .
علائم بدنی : تپش قلب ، تنگی نفس ، از دست دادن اشتها ، تهوع ، بی خوابی ، تکرار ادرار ، چهره برافروخته ، تعرق ، اختلال گفتار و بی قراری .
علائم فکری : سردرگمی ، اختلال در حافظه و تمرکز ، حواس پرتی ، ترس از دست دادن کنترل ، کمروئی ، گوش به زنگی و افکار تکرار شونده .
علائم احساسی : عصبی ، بی طالقت ، نگران شدن ، هشیار ، وحشت زده ، افسرده، دلواپسی ، در هم تنیده ، حالت ترسناک یا هیجان زده به خود گرفتن .
آگاهی از این واکنشها مهم است . برای اینکه به شما کمک می کند تا متوجه اضطراب خود یا فرزندتان شوید . وقتی متوجه این علائم شدید از خود بپرسید آیا این علائم یک واکنش طبیعی به تهدید واقعی است یا ناشی از تنش بی جاست .

علل بروز این مشکل چیست؟
ب
ر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده علت اضطراب در کودکان و بزرگسالان متفاوت است . مهمترین علل اضطراب در کودکان عبارتند از :
وجود زمینه ارثی ، وجود مادر مضطرب ، داشتن مادر وسواسی و یا کمال گرا ، شکست کودک در برقراری ارتباط اجتماعی ، انتظارات بیش از حد والدین از کودک ، بیماری های جسمی حاد و بیماری های دیگر از جمله : شب ادراری ، لکنت زبان معلولیت جسمانی و یا نقص جسمانی و ناتوانی های حسی از جمله شنوایی و بینایی. 
 

میزان بروز این مشکل چقدر است ؟
اختلالات اضطرابی از شایعترین طبقات اختلالات روانی است و زنان با شیوع مادام العمر
30/5 درصد در مقایسه با مردان با شیوع مادام العمر 19/2 درصد ، بیشتر ممکن است دچار یک اختلال اضطرابی شوند و با افزایش طبقه اجتماعی – اقتصادی از شیوع آن کاسته می شود .
در مورد علل اضطراب در افراد بزرگسال نیز نظریات مختلفی مطرح است که از جمله مهمترین آنها عبارتند از :
1-
دور بودن از خود واقعی و نقش بازی کردن در صحنه های مختلف زندگی ، به این معنی که عده ای از افراد ویژگی های واقعی خود را ( اعم از ویژگیهای ظاهری نظیر : قد، وزن ، نوع چهره و یا صفات و خصوصیات شخصیتی ) خود را نپذیرفتند و همواره در تلاشند شخصی غیر از آنچه واقعا هستند را جلوه دهند و این ماسک زدن به چهره خود منجر به افزایش نگرانی و تشویش می شود .
2-
وجود فاصله زیاد بین خود واقعی و خود آرمانی ، مطابق نظر برخی از روانشناسان هر فردی برای خود ویژگی های مطلوب و ایده آلی تصور می کند که دوست دارد آنگونه باشد و برای رسیدن به آن تلاش می کند . حال اگر این خود آرمانی فاصله زیادی با وجود ویژگیهای واقعی فرد داشته باشد و دسترسی به آن مقدور نباشد چون فرد نمی تواند آنگونه که دوست دارد باشد مضطرب می شود .
3-
 گاهی اضطراب فرد به دلیل نپذیرفتن شرایط واقعی زندگی و امکانات محیطی است که سازگاری فرد را در زندگی با دشواری روبرو می سازد .
4- 
ضعف و بیماری های جسمی و عدم درمان بموقع فرد را آماده ابتلا به اضطراب میکند.
5- 
احساس تنهایی و نداشتن حمایت روانی – اجتماعی نیز در بروز نگرانی و اضطراب موثر است .
6-
مصائب و مشکلات و فشارهای محیطی مداوم به خصوص موقعی که فرد قدرت حل مسئله و سازگاری اش ضعیف باشد در ایجاد اضطراب نقش موثری دارد .
7-
اختلال در غده تیروئید نیز منجر به بروز علائمی شبیه بیماری اضطراب درفرد میشود .
8- بیکاری ، نداشتن برنامه ریزی و نبود قدرت تنظیم وقت نیز در بوجود آمدن اضطراب موثر است،چون فرد هموراه احساس فشار ذهنی می کند ، های فاجعه آمیز در مورد آینده نیز از دیگر علل ایجاد اضطراب در بزرگسالان است . 
9- خیالبافی ها یا افکار غیر ارادی منفی و پیش بینی اما کار مفیدی انجام نمی دهد.
 


نوشته شده در یکشنبه 88 بهمن 18 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

ما برای یادگیری به دنیا آمده ایم و جهان معلم ماست. طوری رفتار کنید که گویی در ورای هر حادثه ای ، هدف و مقصودی نهفته است و در مقابل هر حادثه ای از خود بپرسید که چرا به این نیاز داشته ایم و چه درسی از آن می گیریم .

هر کسی که قدم به زندگی شما می گذارد ، یک معلم است . حتی اگر شما را عصبی کند باز هم درسی به شما آموخته است زیرا محدودیتهای شما را نشانتان داده است .

در جهان هستی ، تبعیض وجود ندارد. موفقیت و سعادت شما به مجموعه ای از اصول و قوانین طبیعی و چگونگی بهره گیری از آنها بستگی دارد :

قانون کاشت و برداشت : اول باید بکاری بعد درو کنی

قانون علت و معلول : اگر هیچ اتفاق خوبی در زندگی تان روی نمی دهد ، مقصر شما هستید .

هر چه شما بهتر می شوید بازی هم بزرگتر می شود .

هر مسئله ای به مسئله دیگر می انجامد : اگر پیشنهاد بزرگی وجود ندارد از پیشنهادهای کوچک شروع کنید .

اصل قورباغه ای : حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد بلکه ذره ذره مثل چاق شدن یا برشکستگی

انضباط : خود را مکلف به انجام کارهای کوچک مثل سه جلسه ورزش در هفته کنید .

هیچ تلاشی بی نتیجه نمی ماند .

امواج : زندگی به شکل موج اتفاق می افتد .

انعطاف پذیر باشید : همه چیز دنیا در حال تغییر است .

زندگی شما بازتاب کامل اعتقادات شماست. هنگامی که عمیق ترین باورهای خود را درباره زندگی تغییر می دهید ، زندگی شما هم به همان ترتیب دستخوش تغییر می گردد.

درست از همان لحظه ای که بیش از حد وابسته می شوید همه چیز را به نابودی می کشید
دلیل اصلی ثروتمند تر شدن ثروتمندان عدم وابستگی آنها به پول است!اگر چیزی را می خواهی ، آن را ببخش.

به هرچه بیندیشید وسعتش می دهید

از مغز هر انسان ، روزانه در حدود پنجاه هزار اندیشه گذر می کند . پس مثبت بیاندیشید .

وقتی که نسبت به مسئله ای بی خیال می شوید و رهایش می کنید ، آن مسئله هم شما را رها می کند .

پیرو قلب خود باشید

ماموریت شما در زندگی بی مشکل زیستن نیست با انگیزه زیستن است . به دو دلیل باید در هر کاری ، حداکثر تلاش خود را به کار ببندیم : اول به خاطر شادی خودمان ، دوم به خاطر اینکه جهان هستی تنبلی وتکبر را به طریقی تنبیه می کند .

کاری را که دوست دارید انجام دهید .

کسی که باید مجوز را صادر کند ، خود شما هستید. انسان پس از آغاز کردن هر کار ، انگیزه لازم را بدست می آورد .

اگر با زندگی بجنگید ، همیشه بازنده می شوید.

اگر به دنبال آرامش ذهن هستید به پیشامدهای زندگی برچسب خوب یا بد نزنید .

دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید. پذیرفتن کامل یعنی عشق بدون قید و شرط .

ماموریت تو در زندگی ، تغییر دادن جهان نیست . تو مامور تغییر خویشتنی.


نوشته شده در شنبه 88 بهمن 17 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

-    تمام افراد مجهز به سیستم ورودی و پردازش و خروجی هستند.

-    هر انسانی، نقشه ای ذهنی و مخصوص به خود از جهان دارد.

-    ما به دلیل وجود فیلترهایی که بعضی از آنها را خودمان مشخص کرده ایم و بسیاری از آنها در اثر عادات، تلقین، وراثت، محیط، تربیت، باورها و... شکل گرفته است، دنیاهای متفاوتی را تجربه می کنیم.

-     هر کسی دنیای مخصوص به خود را از دریچه ذهنی خود می بیند.

-    الزاما ورودی های یکسان خروجی های یکسانی را باعث نمی شود.

-    انسان ها قدرت دارند که فیلترهایی در مسیر ورودی ها قرار دهند تا با تغییری در معنی ها و محتواها و زمینه ها، فضاهای متغیر و هدفمندی برای سیستم پردازش ایجاد نمایند.

-      فیلترهایی را که برای ورودی ها بکار می گیرید باید مثبت و سازنده و خلاق باشد.

-    به خاطر داشته باشید که اعمال ما نشات گرفته از افکارمان هستند برای ایجاد هر گونه تغییر در عمل ابتدا تغییری در شیوه تفکر صورت گیرد.

-    باید یاد بگیرید چگونه می توان جهان اطرافمان را به یک مفهوم و ادراک و تجربه خاص نبدیل و این موضوع ظاهرا از طریق ورودی های حواس پنجگانه صورت می گیرد بنابراین فیلترها برای مدیریت براین ورودی ها الزامی است و یکی از مهمترین دستاوردهای فن NLP نیز همین است.

-    از طریق متفاوت اندیشیدن متفاوت رفتار خواهید کرد و به نتایج متفاوتی نیز خواهید رسید.

-     تفکر مثبت یعنی توانمند در درک پیام های طبیعت و انسان ها و بطور کلی عالم هستی.


نوشته شده در چهارشنبه 88 بهمن 14 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

عمل به وعده هاى اخلاقى

براى گروهى از مردم پیمان هاى رسمى اهمیت ویژه اى دارند، ولى به وعده هاى اخلاقى خود چندان احترامى نمى گذارند. وعده کردن و عمل نکردن نزد آنان جرم و گناهى شمرده نمى شود، در صورتى که بى اعتنایى به چنین وعده هاى دوستانه اى، هر چند جرم به شمار نیاید، از نظر اصول اخلاقى اسلام بسیار نکوهیده است. این رفتار از گونه اى کم شخصیتى و بى اعتنایى به دیگران حکایت مى کند. پیامبر گرامى اسلام فرمود:

«مَنْ کان یؤمِنُ باللّهِ و الیومِ الآخِرِ فَلیفِ اِذا وَعَد»

«آن کس که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد باید به وعده هاى خود وفادار باشد.»

در برخى روایت ها، عمل به وعده هاى اخلاقى به صورت یک امر واجب مطرح شده است. این نشان دهنده اهمیت عمل به چنین وعده هایى است. تا آنجا که برخى پیشوایان معصوم مى فرمایند:

«یَجِبُ على المُؤمِن الوفاءُ بالمَواعیدِ؛

«بر فرد با ایمان لازم است به پیمان خود عمل کند».

متأسفانه پیمان شکنى و خلف وعده، امروزه در بسیارى از مردم به ویژه صنعت گران به وفور دیده مى شود. البته گروهى هم به خاطر خودشیرینى چیزى را متعهد مى شوند که توانایى اجراى آن را ندارند. این گروه غافلند که وعده هاى خارج از توانایى، از شخصیت انسان مى کاهد و او را یک فرد غیر اصولى و بى مبنا معرفى مى کند.


نوشته شده در یکشنبه 88 بهمن 4 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |


1- در دنیا جای کافی برای همه وجود دارد ولی شما مطمئنناَ مستقل از هیکلتان، مستحق جای بیشتری نسبت به دیگران هستید.
2- حتی اگر توالت شما به جدید ترین تجهیزات روز دنیا مجهز باشد، آفتابه را در دستشویی همیشه پر نگه دارید، به خصوص در ایام تابستان.
3- هرگز سعی نکید یک نئو مارکسیست را در مورد نظریه پایان تاریخ فوکویاما متقاعد کنید.
4- وقتی می خوابید پس از در آوردن جوراب هایتان آن ها را قبل از پرت کردن داخل هم فرو کنید (ارزش این نکته را صبح روز بعد درک خواهید کرد)
5- از همه چیز های یکبار مصرف به خصوص تیغ های اصلاح، چندین مرتبه استفاده کنید.
6- خواب هایتان را هرگز برای همسرتان تعریف نکید
7- درتاکسی برای اینکه کرایه تان عادلانه حساب شود پشت سر کسانی که درب را محکم می کوبند فحش بدهید.
8- در وصله جوراب این نکته شاید حیاتی باشد ولی در بخیه زدن لازم نیست یک سر نخ را گره بزنید.
9- بیاموزید که به مردم اعتماد کنید. به خصوص به سی دی فروش های خیابان انقلاب.
10- به دکتر ها، وکلا و کار چاق کن ها هر گز اعتماد نکنید.
11- کارت سوخت خود را با نخ به گردنتان بیاویزید تا در پمپ بنزین جا نماند.
12- با اصل عدم قطیت هایزنبرگ به ویژه در ایام انتخابات شوخی نکنید.
13- در یک توالت عمومی قبل از شروع هر کاری امکانات بالقوه و بالفعل را بسنجید. (از وجود آب، دستمال، سالم بودن سیفون و باز بودن مجرای فاضلاب مطمئن شوید)
14- اگر چاق هستید لباس با راه های افقی نپوشید. فکر می کنید چرا شیر ها به شکار گورخر بیشتر از فیل علاقه دارند؟
15- تا زمانی که صورتتان باد نکرده پولتان را برای دندانپزشک حرام نکنید.
16- شماره تلفن همه را داشته باشید و به هیچ کس شماره ندهید.
17- بد را به خاطر بدتر کنار نگذارید. مثلا ترک سیگار به خاطر نامزدتان و قولی که به او داده اید.
18- سعی کنید از سیاست هم مثل سایر امور چیزی سر در نیاورید.
19- فلسفه نئوکانتی را با قانون دوم ترمودینامیک مغالطه نکنید.
20- حتا اگر پزشک خبره ای هستید به خودتان آمپول نزنید.
21- هرگز وصیت نامه تنظیم نکید. آدم عاقل پول و وقتش را صرف چیزی که مال خودش نخواهد بود نمی کند.
22- پیش از خوردن آناناس پوست آن را بکنید (بگیرید)
23- در جاهایی که نیازی وجود ندارد همین جوری برای دست گرمی و کسب مهارت دروغ بگویید.
24- اگر تصمیم به ازدواج دارید برای اینکه دوران دانشجویی و پس زمینه هایش کامل از ذهنتان محو شود برای دریافت شوک الکتریکی یک دوره کامل را در یک آسایشگاه روانی بستری شوید.
25- به دشنام های استخوان دار چند زبان زنده دنیا مسلط باشید.
26- وقتی با همسرتان به پارک می روید سند ازدواجتان را فراموش نکنید.
27- سعی کنید چیزی را که درزندگی دوست دارید به دست آورید وگرنه مجبورید چیزی را که دوست ندارید به دست بیاورید.
28- اگر وبلاگ نویس هستید در اعتراض به فیلترینگ گسترده سایت ها، وبلاگ خود را دو بار ثبت کنید.
29- به خاطر داشته باشید که : 99درصد خوشبخت های دنیا پولدارند.
30- 100 درصد بد بخت های دنیا بی پول هستند.
31- 100 درصد احمق ها و الکی خوش های دنیا فکر می کنند که جز آن یک درصدی هستند که پول ندارند ولی خوشبختند.
32- در اتوبوس ومترو برای اینکه مجبور نشوید جای خود را به خانم ها یا افراد مسن بدهید، خود را به خواب بزنید.
33- خاطرات بد را فراموش کنید. خاطرات خوبی را هم که آدم های بد حضور هر چند کمرنگ در آن دارند توصیه می کنیم که فراموش کنید.
34- برای صرفه جویی اقتصادی یک روز در میان یک روزنامه عصر بخرید (چو هم خبرهای صبح آن روز، هم خبرهای صبح روز بعد را می نویسد)
35- مبنای اعتمادتان به یک سگ نه بر اساس جثه اش بلکه بر اساس کیفیت و کمیت دندان هایش باشد.
36- بله گفتن را بیاموزید تا با همه دوست بمانید ولی با بهانه هایی که بعدا با فراغ بال اختراع می کنید از زیر تعهدات در بروید.
37- یک شماره حساب مستقل و پنهان از همسرتان داشته باشد.
38- در دستشویی تلفن همراه خود را با درایت کامل مدیریت کنید.
39- وقتی در ترجیح یکی از مکاتب فرانکفورت یا وین به بن بست فلسفی رسیدید آن را انتخاب کنید که پسر عمویتان پس از چند هفته کارتن خوابی در خیابان هایش از آن شهر دیپورت شده است.
40- در انتخاب یک محصول بسته بندی مثل کنسرو، علاوه بر قیمت به وزن آن هم توجه کنید (برای سهولت می توانید از جدول های تناسبی که سوم ابتدایی یاد گرفته اید استفاده کنید)
41- وقتی از زندگی نا امید می شوید به کوزت و هاج زنبور عسل بیاندیشید.
42- نویسنده ها را جدی نگیرید. اگر رمان نویس ها به باهوشی کتاب هایشان بودند مطمئن باشید مانند آن ها سر از هالیوود در می آوردند.
43- اگر با همسایه طبقه پایینتان مشکلی دارید هر شب بعد از دو نصفه شب سیفون را بکشید.
44- اگر با همسایه طبقه بالایتان مشکل دارید سعی کنید مشکل خو را حل کنید یا اینکه به صدای سیفون بعد از دو نیمه شب عادت کنید.
45- وقتی همه جا را برای پیدا کردن عینک گمشده تان زیر و رو کرده اید محض احتیاط با لمس دست، پیشانی خود را هم چک کید.
46- برای اینکه در زندگی آدم موفقی شوید سعی کنید حداقل یک شکست عشقی بخورید.
47-نظریه تکامل داروین را زیاد جدگی نگرفته و زمان خود را از این پس کمتر جلوی آینه تلف کنید.
48- به یک آلمانی هرگز «جری» نگویید. حتی اگر اسمش جری باشد.
49- به خودتان جایزه بدهید. مثلا وقتی ترفیع گرفتید، به جای رفتن به مهمانی شام مادرزنتان، همسرتان را به یک رستوران گرانقیمت ببرید.
50- موفقیت مثل ترکیب سرّی کوکاکولاست. به فرمول هیچ احدی اعتماد نکنید.
51- اگر چه تاجر، وکیل، یا دکتر نباشید ولی لازم است که چشمک زدن نامرئی، اشاره با ابرو واحیای قلبی تنفسی را به عنوان فنون پایه بیاموزید.
52- کتاب هایی را که امانت می گیرید پس ندهید. مگر اینکه قرار باشد کتاب نایابتری از همان آدم به امانت بگیرید.
53- کتابی که قابل خواند است قابل خریدن هم هست. کتابی به کسی امانت ندهید. اگر چنین اشتباهی مرتکب شدید با وعده امانت دادن کتاب های نایاب دیگر، کتاب خود را پس بگیرید.
54- هرگز شوهر خود را از خواب بعد از ظهر بیدار نکنید مگر اینکه آتش سوزی به زیر شلواری اش رسیده باشد.
55- قبل از دست در دماغ کردن با یک چرخش 360 درجه وجود دوربین های مدار بسته و شیشه های آینه ای را بررسی کنید.
56- وقتی در یک سفر هوایی از رفتار مهماندار خوشتان نیامد برای تلافی او را گارسن-هوایی خطاب کنید.
57- بعد ا آروغ زدن در یک جمع رسمی با سخنرانی در مورد زیان های نوشابه های گاز دار و لزوم برخورد دولت با سازندگان این محصولات، افکار جمع را منحرف کنید.
58- اگر خیلی لاغر هستید تابستان ها در خانه بمانید. مگر اینکه با پلیور از منزل خارج شوید.
59- کلید خانه را زیر گلدان نگذارید. بهترین محل اختفا برای کلید کفش کتانی بو گندوی پسرتان است.
60- دوست خوب کسی است که دقیقا می دانید کجا به شما قرار است نارو بزند. دوست بد جوری است که نارو زدنش به ذهنتان هم خطور نمی کند.
61- اگر اسم چرخه ای به نام سعدی کارنو در فیزیک به گوشتان خورد پیش از اینکه به تبحر سعدی در فیزیک ایمان آورده و صلواتی هدر بدهید، به این فکر کنید که شاید پدرسعدی کارنو از علاقمندان آثارسعدی بوده است.
62- در موقعیتی که با فشار سردبیر مجبورید 55 نکته برای خوشبختی خلایق را یک شبه جعل کنید احتمال قیچی شدن حد اقل 7 تایش را در نظربگیرید  (62نکته بنویسید.)


نوشته شده در یکشنبه 88 دی 20 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |

   1   2      >


بالای صفحه