باز کن پنجره زا .... - بنام پروردگار حی و توانا
سفارش تبلیغ






بنام پروردگار حی و توانا

پنجره اتاق مرا که بازکنی 

یه پهنه وسیع 

به رنگ سبز

پر از شبدرهای شبنم زده

پر از آبی آسمان

پر از آدمهای شاد و بی دغدغه

پر از هیاهوی زندگی

نه ، هیچکدام اینها نیست

پنجره اتاق مرا که باز کنی

یه خیابان شلوغ 

آدمهای عجول و شتاب زده

آسمانی غبارآلود پر از دود

پر از صداهای گوش خراش

.

.

.

.

پنجره اتاقم را میبندم

صدایی به گوشم میرسد:

"آزادی به از بند، چه با لبخند چه بی لبخند"

 مثل همیشه 

مسعود فردمنش و فقط امید واهی

لبخند میزنم و در سکوتم غرق میشوم.

 


نوشته شده در پنج شنبه 98 دی 19 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |



بالای صفحه