یه روز - بنام پروردگار حی و توانا
سفارش تبلیغ






بنام پروردگار حی و توانا


 یه روز میخوام بشینم و تمام بدی هایی که به خودم کردم رو روی کاغذ بنویسم،

تمام آسیب هایی که به خودم رسوندم.

همه ی اون لحظه هایی که بیخودی هدر دادم.

هزینه هایی که کردم و حتی 1ثانیه هم خوشی ندیدم.

اوقاتی رو که میتونستم کنار پدر و مادرم باشم و نبودم.

تک تک دقیقه هایی رو که جای نگاهشون رو با کسی عوض کردم.

جاهایی که موندم و بهم گفتن چرا موندی ؟ جاهایی که نرفتم و بهم گفتن چرا نرفتی؟

و سالها غفلت کردم و برای تو خدای مهربونم ، بندگی نکردم.

میدونم اگر اون روز برسه،
 دیگه نه رفتار کسی منو رنج میده،
و نه کم لطفی های اطرافیان به چشمم میاد.

منی که به خودم اینهمه بد کردم ، چرا انتظار بیهود از غیر دارم.

مطمئنم اگر کسی به اندازه سر سوزنی از اینهایی که روی کاغذ آوردم بهم بدی میکرد ،

اسمش رو دیگه نمی آوردم، یا حتی دیگر نگاهش هم نمیکردم ،

ولی الان هر جا که میرسم با غرور خودم رو معرفی میکنم و گاهی ساعت ها جلوی آینه به خودم میبالم.

اون روز چندان دور نیست و خواهد رسید
فقط امیدوارم بتونم بعد اون روز خودم رو ببخشم.


نوشته شده در سه شنبه 97 دی 11 -*- توسط ع . و -*- نظرات ( ) |



بالای صفحه