بنام پروردگار حی و توانا
"جبران خلیل جبران"
نخست : هنگامیکه به پستی تن میداد تا بلندی یابد.
دوم : آنگاه که در برابر از پاافتادگان ، میپرید.
سوم : آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید.
چهارم : آنکه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او دست به گناه میزنند ، خود را دلداری داد.
پنجم : آنگاه که از ناچاری ، تحمیل شدهای را پذیرفت و شکیباییاش را ناشی از توانایی دانست.
ششم : آنگاه که زشتی چهرهای را نکوهش کرد ، حال آن که یکی از نقابهای خودش بود.
هفتم : آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت. ـ
نوشته شده در یکشنبه 89 بهمن 17 -*-
توسط ع . و -*- نظرات ( ) |
بالای صفحه |