بنام پروردگار حی و توانا
برای قلب عاشقم لاف صداقتو نزن
خودت می دونی که دیگه رو شده دستت واسه من
فکر کردی اینبار می تونم که بگذرم از اشتبات
وقتی پر از دو روئیه تو اون دوتا چشم سیات
*****
با اون همه خاطره باز می خوام فراموشت کنم
می شکنم اما این دفعه برنده بازی منم
می خوام ازت جدا بشم یه ذره تنها بمونی
رفیق نیمه راه من دیره واسه پشیمونی
*****
فکر می کنی نمی دونم چشات پر از دو رنگیه
می خوای بگم که این روزا دلت کجاست پیش کیه
اگه می بینی ساکتم چیزی به روت نمی ارم
بدون که ................
نوشته شده در یکشنبه 89 دی 12 -*-
توسط ع . و -*- نظرات ( ) |
بالای صفحه |