بنام پروردگار حی و توانا
می رسد روزی که بر من لحظه ها را سر کنی. می رسد روزی کـه مرگ عـشـق را بـاور کـنـی. می رسد روزی که شـبـها در کـنـار عکـس من... نـامـه هـای کـهـنـه ام را مـو بـه مـو از بـر کـنی.
آرزو دارم شبی عاشق شوی...
آرزو دارم بفـهـمـی درد را...
تلخی برخورد های سرد را...!!!
نوشته شده در دوشنبه 89 آبان 17 -*-
توسط ع . و -*- نظرات ( ) |
بالای صفحه |