بنام پروردگار حی و توانا
وقتی از کسی که خیلی دوست اش داریم، دور هستیم؛ بارها و بارها در ذهنمان آخرین حرفها، روز و ساعت دیدار را مرور میکنیم تا باور کنیم خیلی از دیدارمان نگذشته و او را دوباره میبینیم. گاهی هم که صبر و تحمل مان تمام میشود، یا به عکس او خیره میشویم یا آخرین اساماس او را بارها میخوانیم تا آرام شویم. حالا تصور کنید به اجبار، مثلا به خاطر یک ماموریت کاری مجبور باشیم چند هفته یا چند ماهی کنار هم نباشیم.... فکر نبودن و ندیدن او یک طرف، مسئولیتهایی که باید در این مدت بهعهده بگیریم، یک طرف دیگر...انگار با رفتن اش پشت مان خالی شده و دیگر کسی را توی این دنیا نداریم...اما میتوانیم همه این احساسات را کنترل کنیم و به جای دلتنگی و ناآرامی، در زمان نبودن او به بهترین شکل ممکن زندگی را اداره کنیم، هرچند هر لحظه چشم به راه بازگشت اش باشیم. در این مطلب با راهکارهای سر و سامان دادن به زندگی در زمانی که همسر مان در کنار ما نیست، آشنا میشویم. بعضی از مشاوران به زوجها توصیه میکنند هر از گاهی مدتی از هم دور باشند. این دوری هم فرصت فکر کردن و بازنگری به رفتارهای شخصی را فراهم میکند و هم اشتیاق به بودن در کنار همدیگر را در طرفین بیدار میکند. اما تفاوتهای بسیاری بین دوری برنامه ریزی شده و دوری اجباری وجود دارد. در واقع زمانی که با برنامه ریزی تصمیم میگیریم مدتی از هم دور باشیم؛ برای برطرف کردن بسیاری از نیازها، چه روحی- روانی و چه جسمی برنامهریزی کردهایم. اما در دوری اجباری یا برنامه ریزی نشده، طرفین باید به اجبار شرایطی را تحمل کنند و با کمبودها و نیازها در این دوره کنار بیایند و گاهی هم مبارزه کنند. شاید یکی از اولین راهکارهای تحمل این دوری، شیوه برخورد و نگاه ما به این جدایی باشد. در حقیقت نگاه ما به این شرایط، میتواند دوری را به جدایی سخت یا قابل تحمل و آسان تبدیل کند. برای آنکه نگاهی مثبت به قضیه داشته باشیم، اول از همه باید مسایلی را حل کنیم تا بتوانیم با برنامه ریزی و بدون درگیری با مشکلات روحی- روانی، زندگی را اداره کنیم. بنابراین اول از همه به این سؤالها جواب بدهیم: - دوری از همسرم چه استرسها و نگرانیهایی برای من ایجاد میکند؟ انگار وقتی کمی از هم دور میشویم، با هم غریبه میشویم. این حس دست خودمان نیست اما باید با ارتباط روزانه این احساس را از بین ببریم. از طرفی وقتی از کسی که دوستاش داریم بیخبر میمانیم، کلافه و سردرگمایم. یادمان باشد ابراز احساسات فقط قربان صدقه رفتن و رمانتیک بازی نیست؛ همین که برنامههای مان را به هم بگوییم و از هر لحظه هم خبر داشته باشیم، انگار کنار هم هستیم و با هم غریبه نیستیم؛ چون همدیگر را هر لحظه در حال انجام آن کارها مجسم میکنیم. بنابراین ارتباطمان را قطع نکنیم، حتی اگر یک پیامک کوتاه یک کلمهای باشد. از مشکلات حرفی نزنیم، چون او از ما کیلومترها دور است و هیچ کاری از دست اش برنمیآید. با این کار فقط اعصاب او را به هم میریزیم و نمیگذاریم به کارهایش برسد. حتما درباره برنامههای او سؤال کنیم و بیتفاوت نباشیم. و در نهایت اینکه سفر او فاجعه وحشتناکی نیست و میتوانیم با برنامهریزی به راحتی همه چیز را کنترل کنیم خواهر داشتن، افراد را شادتر و امیدوارتر میکند تحقیقات جدید نشان میدهد خواهر داشتن شما را شادتر و امیدوارتر میکند، این در حالی است که داشتن برادر ممکن است این اثر را در شما نداشته باشد. همچنین این بررسیها نشان میدهد خانوادههایی که حداقل دارای یک دختر هستند بهتر میتوانند با مشکلات مواجه شوند و با آنها کنار بیایند دختران عشق و علاقه را در بین اعضای خانواده مستحکمتر میکنند و اعضای خانواده را تشویق میکنند بهتر با یکدیگر ارتباط داشته باشند. دکتر تونی کاسیدی از دانشگاه Ulster که این بررسی را انجام داد در این باره گفت: خواهرها کمک میکنند تا اعضای خانواده سلامت ذهنی بهتری داشته باشند. این بررسیها نشان میدهد دخترها اعضای خانواده را به ارتباط بیشتر تشویق میکنند این درحالی است که برادرها این گونه نیستند. احساسات بسیار برای سلامت ذهن انسانها مفیدند و داشتن خواهر سبب میشود این موضوع در خانوادهها بیشتر به چشم بیاید. همچنین این مطالعات نشان میدهد دخترانی که دارای خواهر هستند در زندگی خود باهوشتر و مستقلترند و زندگی موفقتری دارند. بررسیها نشان میدهد زمانی که در خانوادهای طلاق رخ میدهد خواهران بهتر میتوانند وضعیت موجود را مدیریت کنند و از دیگر اعضای خانواده حمایت بیشتری به عمل میآورند. تحقیقات نشان میدهد معمولاً پسرهایی که فقط دارای برادر هستند نسبت به دیگر پسرها در مدرسه عملکرد ضعیفتری دارند و نمرات پایینتری میگیرند. شاید یکی از دلایل این امر آن باشد که پسرها به طور طبیعی تمایل کمتری برای گفتوگو کردن با دیگران دارند. زمانی که در یک جمع خانوادگی همه بچهها پسر باشند معمولاً چندان جو گفتوگو بین اعضای خانواده و این کودکان حاکم نمیشود در حالی که وجود دختر در یک خانواده میتواند این جو رابشکند . این تحقیق روی نزدیک به 571 نفر که بین 17 تا 25 سال سن داشتند صورت گرفت و در مورد وضعیت خانوادگی و وضعیت روحی و احساسی اعضای خانواده سؤالاتی از آنها مطرح شد. در این بررسیها مشخص شد داشتن خواهر باعث میشود دیگر فرزندان شادتر و امیدوارتر باشند و نتایج بهتری در مدرسه به دست بیاورند. وجود خواهر باعث میشود ارتباطات بسیاری بین اعضای خانواده صورت بگیرد و خواهر و برادرها از یکدیگر حمایت عاطفی بیشتری داشته باشند. از روی هر حرکتی مانند صاف کردن موها و دست به کمر گذاشتن میتوان فهمید که چه کلامی از دهانتان بیرون خواهد آمد.بیشتر متخصصین ارتباطات معتقدند که از نوع حرکات بدن میتوان تا 90 درصد ناگفتههای هر فرد را متوجه شد. زبان حرکات بدن شامل حرکات صورت، برقراری ارتباط چشمی، نوع ژست بدن، وضعیت ایستادن و قرار گرفتن اعضای بدن میباشد. اگرچه نکات ظریف زیادی در زبان حرکات بدن وجود دارند، بعضی از حرکتها بقدری ارزشمند هستند که با گفتن هزار کلمه برابری میکند.اصول اولیه زبان حرکات بدندست تکان دادن، ارتباط چشمی، لبخند زدن و اخم کردن معنایی بیشتر از یک حرکت عضو دارند و بخشی از برقراری ارتباط غیر کلامی میباشد. به گفته یکی از متخصصین ارتباطات، زبان حرکات بدن روشی موثر در ایجاد ارتباط بین دو فرد میباشد. این زبان همراه با زبان کلامی میتواند وجود داشته باشد و معمولا از ضمیر ناخودآگاه فرد بروز پیدا میکند اراده وی در ایجاد آن کمترین تاثیر را خواهد داشت. حال بیایید برخی از کلیدهای برقراری ارتباط با زبان حرکات بدن را بیاموزیم. در ابتدا حرکات ابتدایی را بیان میکنیم. بسیاری از شما مفهوم اولیه این حرکات را میدانید. ولی ما سعی داریم این حرکات را بطور کلاسیک با تمام مفهومهای ممکن به شما بگوییم تا تمام معانی ممکن برای شما آشکار گردد. دست دادن: مردم با دست دادن به همدیگر سلام و ابراز خوشوقتی میکنند. این حرکت بسیار پر معنیتر از گرفتن دست همدیگر است. در این حرکت ارتباط بین دو دست و نحوه فشردن آنها بسیار مهم است. دراز کردن دست برای ایجاد ارتباط بین دو دست میتواند نشانهای برای برقراری رابطهای صادقانه و بدون رودربایستی باشد و حرکت متقابل شما نشانی از بی ریایی و ارتباطی بدور از هرگونه تهدید میباشد. حال میخواهیم مفهوم انواع دست دادن را توضیح دهیم:شل دست دادن: این حالت نشان دهنده عدم آرامش طرف مقابل است. او دوست ندارد کف دستش لمس شود زیرا که از برملا شدن رازش هراس دارد.دست دادن استخوان شکن: برعکس حالت قبل طرف مقابل شما میخواهد استخوانهای دست شما را له کند. این هم نشانه عدم امنیت است ولی با این کار قصد دارد قدرت خود را به رخ شما بکشد تا با این حس برتری قدری از ضعف خود را بپوشاند.دست دادن در حالت کف دست رو به پایین: طرف مقابل شما دستش را طوری به سمت شما دراز میکند که کف دستش به سمت پایین است. در این حالت او قصد دارد برتری خود را به شما اثبات کند. برعکس حالت قبل او در آرامش است و احساس ضعف نمیکند.دست دادن با دست چپ: اگر دست چپ خود را از بالا به سمت شما دراز کرد، قصد برتری طلبی نسبت به شما را دارد ولی اگر از پایین و مخفیانه دست چپ را برای دست دادن دراز کند، سعی دارد از شما حمایت کند و به آرامش شما فکر میکند. هماهنگی: در این حالت دو نفر در حال انجام حرکتی مشابه هستند. در واقع هماهنگی نشاندهنده این است که این دو نفر در حال خواندن یک صفحه از کتاب تفکر خود هستند. اگر دیدید که شخص دیگری حرکات شما را تکرار میکند یا اینکه شما عین حرکات یک نفر دیگر را انجام میدهید، بدانید که هردوی شما در حال فکر کردن به یک موضوع خاص هستید. (خیلی جالبه مگه نه؟) وضعیت قرار گرفتن بدن: شکل بدن در هنگام ایستادن یا نشستن میتواند نشاندهنده سلطه پذیری یا برتری خواهی طرف مقابل شما باشد. شق و رق ایستادن یک شخص با شانه های رو به عقب نشانه برتری خواهی فرد است. در صورتی که شل و خمیده بودن بدن ناشی از احساس عدم امنیت ، گناه و شرمساری فرد است. ارتباط چشمی: رقراری ارتباط چشمی در فرهنگها و کشورهای مختلف معنی خاص خود را دارد. متخصصین امریکایی معتقدند که این ارتباط نشانه صداقت و روراستی طرف مقابل است. چشمها با نفوذ ترین نقطه بدن از نظر زبان حرکات بدن به حساب میآیند و میتوانند نکات زیادی را از درون پنهان شخص ابراز کنند. شادی، علاقه مندی، درد، زجر کشیدن و حتی نیاز با ارتباط جنسی را میتوان از نوع نگاه طرف مقابل فهمید. بازی کردن با موها: اگر دیدید که خانمی در حین صحبت کردن با حرکات ملایم دست موهایش را به پشت گوش میبرد، ممکن است نشانهای از عشوه گری و برقراری ارتباطی نزدیک باشد. اما خیلی مراقب باشید؛ شاید موهایش جلوی چشمش را گرفته و میخواهد میدان بینایی خود را وسیعتر کند. در مصاحبه اولیه شغل: اولین و مهمترین نکته این است که تا قبل از ورود مصاحبهگر به هیچ عنوان بر روی صندلی نشینید. در حالت ایستاده منتظر بمانید. به محض ورود مصاحبهگر ارتباط چشمی ایجاد کنید. ابروها کمی بالا برده، لبخند زده و با وی دست دهید.در هنگام مصاحبه، زمانیکه درحال گوش کردن به سوالات مصاحبهگر هستید به هیچ عنوان به وی بصورت خیره نگاه نکنید. بر روی صندلی خود مرتب و با وقار باشید. پس از به پایان رسیدن مصاحبه با اعتماد به نفس بالا از صندلی خود برخیزید، پس از دست دادن کامل اتاق را ترک کنید.
در مقابل این پرسش تمام نگرانیها و هیجانهایمان را بنویسیم و قبل از رفتن او مسایل را با هم بررسی کنیم.
- چرا از دوری او میترسم؟
اگر در سالهای قبل عزیزی را در سفر از دست داده باشیم، دوری هر کسی برایمان یادآور همان خاطره تلخ است. بنابراین برای رهایی از این فکر آزار دهنده، پیش از سفر همسر مان تمام مراحل سفر را- تا جایی که میدانیم- با هم مرور کنیم تا مطمئن شویم خطری او را تهدید نمیکند.اگر با این کار آرام نشدیم، از روانپزشک یا روانشناس کمک بگیریم.
- چه کسی حامی من خواهد بود؟
بعد از ازدواج زندگی زن و مرد به هم گره میخورد و اولین همراه و همسفر، همسر است. اما هیچ وقت نباید حضور و کمک نزدیکانی مثل پدر و مادر و خواهر و برادر خودمان و همسرمان را نادیده بگیریم. آنها همیشه هستند و در این دوره خاص بیش از پیش میتوانیم از آنها کمک بگیریم.
منظم باشیم، منظمتر از قبل
در مواقعی که سفر همسرمان کوتاه است، چندان جای نگرانی نیست. میتوانیم با کمی تغییر در برنامهها و بهعهده گرفتن وظایف او، به راحتی کارها را سر و سامان بدهیم. اما در سفرهای طولانی، شرایط کمی فرق میکند و باید برنامه ریزی دقیق تری داشته باشیم تا کلافه نشویم و بچهها و اطرافیان را هم کلافه نکنیم. برای همین این چند نکته را به یاد بسپاریم:
-پیشواز برویم؛
بهتر است یک هفته یا چند روز قبل از رفتن همسر مان، مسئولیتهای او را کم کم بهعهده بگیریم. مثلا خرید منزل، رساندن بچهها به مدرسه، رسیدگی به کارهای منزل مثل پرداخت قبض آب و برق و... به این ترتیب در روزهای اول نبودن او کلافه و سردرگم نمیشویم.
- همه ما مسئولیم؛
اگر فرزند ما به سنی رسیده است که میتواند بعضی از مسئولیتها را بهعهده بگیرد، مسئولیتها را تقسیم کنیم. کارهای ساده را به اوبسپاریم تا هم مسئولیتپذیری را یاد بگیرد و هم اینکه با این کار احساس میکند بزرگ شده است و کمتر نا آرامی میکند.
-بی تابی، هرگز؛
از قدیم گفته اند، پشت سر مسافر گریه شگون نداره بنابراین به جای گریه و زاری و بیحوصلگی و به هم زدن روال عادی زندگی، کنترل احساسات و امور زندگی را به دست بگیریم.
-آنها هم بدانند؛
با وجودی که باید بسیاری از مسایل خصوصی زندگی بین خودمان بماند، اما بعضی وقتها بیدلیل نزدیکان را بیخبر میگذاریم. شاید هم فکر میکنیم با این کار مزاحم آنها نمیشویم. همه این رفتارها محترم و مودبانه است. اما زمانی که همسرمان نیست، باید پدر و مادر و خواهر و برادر او و خودمان از نبودن همسر مان مطلع شوند. به این ترتیب همسر مان هم مطمئن میشود در نبودن او همسر و فرزندان اش تنها و بیحامی نیستند و با آرامش به برنامه اش میرسد.
- خانه را پر کنیم؛
اگر پیش از سفر او، حداقل برای یک هفته مایحتاج منزل را بخریم و آماده کنیم، بخشی از دغدغه و نگرانی مان برطرف میشود.
-تفریح تعطیل نشود؛
به گردش و تفریح بچهها، به ویژه اگر سن شان کم است، توجه کنیم. هر چه قدر بچهها و حتی خودمان سرگرمتر باشیم، دوری را راحتتر تحمل میکنیم. برای این تفریح هم لازم نیست حتما بیرون برویم، تماشای یک فیلم خوب، یا بازی و سرگرمی در منزل هم همان تاثیر را دارد.
گول احساساتمان را نخوریم
بالای صفحه |