وبلاگ :
بنام پروردگار حي و توانا
يادداشت :
شايد
نظرات :
5
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
گيتي
شقايق گفت با خنده ؛ نه تب دارم ، نه بيمارم
اگر سرخم چنان آتش ، حديث ديگري دارم
و عشق از چهره اش پيداي پيدا بود
ز آنچه زير لب مي گفت : شنيدم ، سخت شيدا بود
نمي دانم چه بيماري به جان دلبرش
افتاده بود ، اما طبيبان گفته بودندش
اگر يک شاخه گل آرد ، ازآن نوعي که من بودم
بگيرند ريشه اش را ، بسوزانند
شود مرهم براي دلبرش ، آندم شفا يابد
پاسخ
سلام اي نازنين باز نامه دادم/// نمي ره قصه عشقت ز يادم/// گذاشتي عمرتو پاي دل من نشستي پاي حرفاي دل من /// نرنجيدي تو از امروز و فردام نترسدي که من اون سوي دنيام /// منو شرمنده کردي با محبت که ديدار تو, اسمش شد زيارت.