• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : نجاتم بده
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فرشاد فخيمي 

    سلام و شب بخير.ممنون که يادي از من کرديد و سري بهم زديد.صفحه مجازي زيبايي مهيا کرده ايدواميدوارم همواره موفق باشيد و پيروز
    + افشين 
    سلام
    وبلاگ زيبايي داريد
    + گيتي 



    دلم گرفته آسمون نميتونم گريه کنم


    شکنجه ميشم از خودم نميتونم شکوه کنم


    انگاري کوه غصه ها رو سينه من اومده


    آخ داره باورم ميشه خنده به ما نيومده


    دلم گرفته آسمون از خودتم خسته ترم


    تو روزگار بي کسي يه عمر که دربدرم


    حتي صداي نفسم ميگه که توي قفسم


    من واسه آتيش زدن يه کوله بار شب بسم


    دلم گرفته آسمون يکم منو حوصله کن


    نگو که از اين روزگار يه خورده کمتر گله کن


    منو به بازي ميگيره عقربه هاي ساعتم


    برگه تقويم ميکنه لحظه به لحظه لعنتم


    آهاي زمين يه لحظه تو نفس نزن


    نچرخ تا آروم بگيره يه آدم شکسته تن

    + گيتي 

    او يک بعدازظهر وقتي که با ماشين پونتياکش ميشتافت که به خانه برسد.زن مسني راديد که سعي ميکرد اورا متوقف کند.ماشين مرسدس زن پنچر بود.اوبه زن که ترسيده وتوي برف ايستاده بودگفت:-خانم من امده ام که به شما کمک کنم در ضمن اسم من (جو)است.-من از سن لوئيز ميايم از اينجا رد ميشدم لااقل صد تا ماشين ازکنارم رد شدند اين واقعا از لطف شمابود.


    وقتي جو لاستيک راعوض کرد و درصندوق عقب را بست و اماده شد که برود زن پرسيد:من چقدر بايد بپردازم و او به زن چنين گفت:شما هيچ بدهي به من نداريد من هم درچنين شرايطي بودم وروزي يک نفر به من کمک کردهمان طور که من به شما کمک کردم.اگرميخواهيد که بدهي تان را به من بپردازيد بايد همين کار را براي ديگران انجام دهيد.نگذاريد زنجير عشق به شما ختم شود چند مايل جلوترزن کافه کوچکي ديد.داخل شد تا چيزي بخورد و بعد به راهش ادامه دهد ولي نتوانست از لبخند شيرين زن پيش خدمتي که ظاهرا هشت ماهه بار دار بود و ازخستگي روي پايش بند نبود بي توجه بگذرد.


    او داستان زندگي زن پيش خدمت را نميدانست و احتمالا هيچ گاه هم نفهميد.وقتي که پيش خدمت رفت تا بقيه صد دلار او را بياورد زن از در بيرون رفته بود درحالي که بر روي دستمال سفره يادداشتي باقي گذاشته بود.


    وقتي پيش خدمت نوشته را خواند اشک در چشمانش جمع شد.يادداشت اين بود:


    تو به من هيچ بدهي نداري من هم در چنين شرايطي بودم و روزي يک نفر به من کمک کرد همانگونه که من به توکمک کردم.اگر تو واقعا ميخواهي که بدهي ات را به من بپردازي اين کار را براي ديگران انجام بده نگذار زنجير عشق به تو ختم شود.


    ان شب وقتي زن پيشخدمت به خانه رفت درحالي که به ان پول وياداشت زن فکر ميکرد در بستر کنار شوهرش دراز کشيد و به ارامي در گوشش زمزمه کرد:همه چيز دارد درست ميشود دوستت دارم((جو)).

    + گيتي 

    اوني که زود ميرنجه زود ميره، زود هم برميگرده. اما اوني که دير ميرنجه دير ميره، اما ديگه برنميگرده. ....... هستند کساني که روي شانه هايتان گريه ميکنند و وقتي شما گريه ميکنيد ديگر وجود ندارند. ...... از درد هاي کوچک است که آدم مي نالد وقتي ضربه سهمگين باشد، لال مي شوي. ..... به يک‏ جايي از زندگي که رسيدي مي فهمي رنج را نبايد امتداد داد بايد مثل يک چاقو که چيزها را مي‏برد و از ميانشان مي‏گذرد از بعضي آدم‏ها بگذري و براي هميشه تمامشان کني. ... بزرگ‌ترين مصيبت براي يک انسان اين است که نه سواد کافي براي حرف زدن داشته‌باشد نه شعور لازم براي خاموش ماندن. ... مهم نيست که چه اندازه مي بخشيم بلکه مهم اين است که در بخشايش ما چه مقدار عشق وجود دارد. ... وسعت دوست داشتن هميشه گفتني نيست، گاه نگاه است و گاه سکوت ابدي. ... شايد کسي که روزي با تو خنديده است را از ياد ببري، اما هرگز آنرا که با تو اشک ريخته است را فراموش نخواهي کرد ... توانايي عشق ورزيدن؛ بزرگ‌ترين هنر جهان است. ... اگر بتواني ديگري را همانطور كه هست بپذيري و هنوز عاشقش باشي؛ عشق تو واقعي است. ... هميشه وقتي گريه مي کني اوني که آرومت ميکنه دوستت داره اما اوني که با تو گريه ميکنه عاشقته. ... پشت هر"فقط يه شوخي بود "هميشه يک ذره حقيقت پشت" همين طوري پرسيدم "يک کم کنجکاوي پشت"به من چه اصلا "قدري احساسات پشت " چه بدونم "مقداري خرد و پشت " اشکالي نداره" اندکي درد هست. ... كسي كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همين بيشتر از اينكه بگه دوستت دارم ميگه :

    مواظب خودت باش