• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : حلالم کن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + گيتي 
    صبر کن عشق زمين گير شود بعد برو
    + گيتي 
    نه،
    اما يک چيز را بهتر از هميشه مي دانم...
    اينکه به خاطر تو و بخاطر خوشبختي و آسايشت
    سختي هاي زيادي را به دوش خواهم کشيد...
    اشکالي ندارد،نگران من نباش...
    تو که قد راست کني، انگار که من روئيده ام...
    تو که لبخند بزني، انگار که پرنده ي وجود من
    در اوجها بال گسترده است...تو که آرام باشي و آسوده،
    انگار که کلبه ي آسودگي از آن من است...
    راستي يادمست آن نخستين روز آشناييمان ...
    زير سوزن ريز بي امان باران، ميان تن پوش سفيد ابرها،
    عطر دلنشين سبزه هاي نم خورده ي باران اندود،
    من بودم و تو بودي و راههاي دور و دلهاي نزديکمان...
    آن روز در هياهوي مرغان آسماني، رهاتر از هميشه،
    در غوغاي سبز رويش قلبهامان،
    بي صدا ميان نغمه و آه برايت خواندم:
    آري آغاز دوست داشتن است...
    گرچه راه ناپيداست!...
    من به پايان دگر نينديشم که همين دوست داشتن زيباست...
    اما تمام شد!...خوب من... مونس من...
    فراموشت مي کنم با تمام خاطراتت...
    فراموشت مي کنم با تمام عشقي که به تو دارم...
    فراموشت مي کنم گرچه سخت است
    فراموشت مي کنم اگر اشکهايم کمک کنند...
    فراموشت مي کنم اگر قلبم نامت را فرياد نزند...
    وقتي به آرشيو ها مراجعه مي کنم دلم ميسوزه که چرا ....
    پاسخ

    نه، اين قرارمون نبود/من رنگ شب بشم/تو سرسپرده شي / من جون به لب بشم
    + گيتي 

    نگاهم کرد. پنداشتم دوستم دارد.


    نگاهم کرد. در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم.


    نگاهم کرد. دل به او بستم.


    نگاهم کرد ..........


    اما بعدها فهميدم فقط نگاهم ميکرد ! ! ! ! ! ! ! !

    پاسخ

    نگاهت کردم اما .....
    + گيتي 

    تو اين شب هاي مهتابي ، به من فک ميکني اصلا

    به چشمايي که بي چشماي تو از جاده ميترسن

    تو اين تنهايي پر غم
    ، منو يادت مياد اصلا

    به روزايي که اين دستام ،
    به دستاي تو دل بستن

    بگو اصلا تو اين لحظه ، واسم قلب تو ميلرزه

    بگو اي عشق ديروزم ، بزن تو خلوتم پرسه

    منو يادت مياد روزي ، که چشمام عاشقت بودش

    تو ميگفتي دوسم داري ، حرفات از دلت بودش

    بگو گاهي به ياد من ، دلت يک لحظه ميگيره

    منم ميگم که بي چشمات ، دلم سر ميره ميميره

    بگو اصلا تو اين لحظه ، واسم قلب تو ميلرزه )

    بگو اي عشق ديروزم ، بزن تو خلوتم پرسه
    + گيتي 
    واي اگه خون سياوش ، دامنه شبو بگيره
    اگه باز به زخم رستم ، سهراب قصه بميره(سهراب قصه بميره)
    واي اگه درفش کاوه ، بشه باز خنجر ضحاک
    اگه باز از تخت جمشيد
    ، خسرويي بيفته رو خاک

    واي اگه کمونه آرش بشکنه به دسته کينه
    واي اگه دوباره شيرين مرگه فرهاد و ببينه
    ديگه از غروره اين خاک ، چي ميمونه چي ميمونه
    واسه بچه هاي البرز ، چه کسي قصه ميخونه

    کاشکي از بغضه دماوند ، خون نشه قلبه ستاره
    کاش نياد روزي که مهتاب ، توي کوچه پا نزاره
    کاشکي از چشماي مجنون ، خوابه ليلي رو نگيرن
    کاش فرشته با يه عاشق
    ، توي آسمون نميرن(توي آسمون نميرن)

    واي اگه کمونه آرش بشکنه به دسته کينه
    واي اگه دوباره شيرين مرگه فرهاد و ببينه
    ديگه از غروره اين خاک ، چي ميمونه چي ميمونه
    واسه بچه هاي البرز ، چه کسي قصه ميخونه

    غمه سردارايه جنگل
    ، به دل خزر ميمونه
    دوباره خروشه کارون، قلب شب رو ميسوزونه

    چشماي معصومه زرتشت از ياده ارس نميره
    قلعه ها ميريزن اما ،بغضه بابک نميميره

    ديگه از غروره اين خاک ، چي ميمونه چي ميمونه
    واسه بچه هاي البرز ،
    چه کسي قصه ميخونه
    پاسخ

    اي قصه گو ، قصه ي بهتر بنويس
    + گيتي 

    حقيقت داره يا خوابه؟ که دستات توي دستاشه
    محاله ، اون نميتونه ، مثله من عاشقت باشه
    باهاش خوشبخت و آرومي ، سرت رو شونه ي اونه
    يه روزي ماله من بودي ، ولي اينو نميدونه
    نميدونه که دسته تو ، تو دستايه منم بوده
    بهش بگو که آغوشت ،يه وقت جايه منم بوده

    بگو چي بينه ما بوده؟ سره عشقت چي آوردي؟
    اونم حرفاتو باور کرد ، واسه اونم قسم خوردي
    منو يادت مياد يا نه ؟ ، همونکه عاشقش بودي!
    چقدر راحت، يکي ديگه ،جامو پرکرد، به اين زودي

    پاسخ

    هيچ کسي جاي تورو پر نکرده، براش قسمم نخوردم ، خوب هم ميدونه يه روزي مال تو بودم ولي منو نخواستي