خيلي زيباست با چشمهاي خسته گريستن
خيلي زيباست در تنهايي تورا حس کردن
خيلي زيباست در خيال با تو زندگي کردن
عزيزم من نيز نام تو را در قلبم حک کرده ام تا هيچ وقت فراموشت نکنم
عزيزم همه ي لحظات زندگي ترا به ياد دارم
روزها مثل باد بي تو مي گذرد.....
گنه کردم گناهي پر ز لذتدرآغوشي که گرم و آتشين بودگنه کردم ميان بازوانيکه داغ و کينه جوي و آهنين بوددر آن خلوتگه تاريک و خاموشگنه کردم چشم پر ز رازشدلم در سينه بي تابانه لرزيدز خواهش هاي چشم پر نيازشدر آن خلوتگه تاريک و خاموشپريشان در کنار او نشستملبش بر روي لبهايم هوس ريخت
عزيزم روزها بدون تو مي گذرد اما خيلي ....