وبلاگ :
بنام پروردگار حي و توانا
يادداشت :
رنگ غزل
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
گيتي
اي آخرين رنج
تنهاي تنها مي کشيدم انتظارت
ناگاه دستي خشمگين مشتي به در کوفت
ديوارها در کام تاريکي فرو ريخت
لرزيد جانم از نسيمي سرد و
نمناک
نگاه دستي در من درآويخت
دانستم اين ناخوانده مرگ است
از سالهاي پيش با من آشنا بود
بسيار او را ديده بودم
اما نمي دانم کجا بود