وبلاگ :
بنام پروردگار حي و توانا
يادداشت :
بي ...
نظرات :
0
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بردي از يادم
بردي از يادم. دادي بر بادم. با يادت شادم
دل به تو دادم. در دام افتادم. از غم آزادم
دل به تو دادم. فتادم به بند
اي گل بر اشک خونينم نخند
سوزم از سوز نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هنوز
چه شد آنهمه پيمان. که از آن لب خندان
بشنيدم و هرگز خبري نشد از آن
کي آيي به برم. اي شمع سحرم
در بزمم نفسي. بنشين تاج سرم. تا از جان گذرم
پا به سرم نه. جان به تنم ده
چون به سر آمد. عمر بي ثمرم
نشسته بر دل غبار غم. زآنکه من در ديار غم
گشته ام غمگسار غم
اميد اهل وفا تويي. رفته راه خطا تويي
آفت جان ما تويي
+
بعد رفتنت
روز بعد از رفتن تو
آينه جا خورد تا منو ديد
آينه با من گفتگو کرد
اول از حال تو پرسيد
روز بعد از رفتن تو
ظلمت تازه ورق خورد
نسترن هاي رو تاقچه
بي تو پرپر شد و پژمرد
نفسامو سينه پس زد
زمين عاشقاشو بلعيد
شيشهء پنجره يخ زد
بارون فاجعه باريد
عابر ديوونه اينبار
به من ديوونه خنديد
عکس يادگاري ما
بعد تو منو نبخشيد
روز بعد از رفتن تو
رازقي مرد باغچه خشکيد
دل اطلسي شکست و
شعرم از دست تو رنجيد
+
به ياد گذشته
يارب ديگرطاقتم طي شد
يابسوزانم يانجاتم ده
عاشق عاشق گشته ام ديگر
يابكش ديگرياحياتم ده
من كجا او كجا
نه اوخبر زمن دارد
نه من نشان ازاودارم
اوجدا من جدا
به سينه سوز غم دارم
ز ديده اشك خون بارم
يارب ديگرطاقتم طي شد
يابسوزانم يانجاتم ده
عاشق عاشق گشته ام ديگر
يابكش ديگرياحياتم ده
روز و شب نصيب من آه آتشين بود
صبح وشام عاشقان واي اگرچنين بود
من آتشي زسوزدل به سينه دارم
چه همدمي ببين نشسته دركنارم
مكن فغان اي دل
دراين جهان اي دل
دواي درد آنگه پيدا شود
كه عاشق ازهجران رسواشود
+
تنها
در سکوتم زدي فرياد
به حضورت کردم عادت
اما بردي منو از ياد
تو منو تکيده کردي
رنگمو پريده کردي
تو سکوتمو شکستي
پشتمو خميده کردي
تو خطاي باور من
تو شکست آخر من
تو سرود نيمه کاره
در ميون دفتر من
تو ميگفتي خوش کلامي
خوش سلوکي خوش مرامي
اينه اون مرام خوبت
نه سرودي نه پيامي
تو ميگفتي جون پناهي
ميبينم که رو سياهي
من فدايه رفاقت
تو رفيق نيمه راهي
تو رفيق نيمه راهي
+
گيتي
هق هق تلخمو بشنو توي کوچه هاي خلوت
اين خود عشق عزيزم نه بهانه س نه يه عادت
غصه هامو به تو گفتم اما چي ازت شنوفتم
يه نفس همنفسم باش نذار از نفس بيفتم
گريه هامو تو نديدي هر جي گفتم نشنيدي
من کدوم عهدو شکستم که از عشق من بريدي
وقتي نيستي لحظه هامو با خيالت مي گذرونم
حتي تا آخر دنيا من براي تو مي مونم
وقتي نيستي حتي خورشيد ميشه مثل لحظه هات زرد
با توام آهاي مسافر با همين ترانه بر ...
+
گيتي
تو را از بين صدها گل جدا کردم
تو سينه جشن عشقت رو به پا کردم
براي نقطه ي پايان تنهايي
تو تنها اسمي بودي که صدا کردم
عشق من عشق من
بگو از پاکي چشمه منو لبريز خواستن کن
با دستات حلقه اي از گل بساز و گردن من کن
اگه از مرگ باورها از آدمها دلم سرده
نوازش کن تو دستام رو که خيلي وقته يخ کرده
عشق من عشق من
ديگه دلواپس بودن واسم بسه
ديگه بيهوده پيمودن واسم بسه
زياديم کرده پژمردن
زياديم کرده غم خوردن
توي بيداد تنهايي
درعين زندگي مردن
عشق من عشق من......ع.و
+
اي دوست
حديث عشق من و تو
حديث ابر بهاري
به من چه مي رسد اي دوست
از اين همه غم و زاري
تو از قبيله لبخند
من از قبيله ي اندوه
فضاي فاصله صد آه
فضاي فاصله صد کوه
تو از قبيله ي مجنون ، آه
من از قبيله ي ليلي
تو از سپيده و نوري
من از شقايق پُرخون
تو از قبيله ي دريا
من از نژاد کويرم
هميشه تشنه و غمگين
هميشه بي تو اسيرم
حديث عشق من و تو
حديث ابر بهاري
به من چه مي رسد اي دوست
از اين همه غم و زاري
از اين همه غم و زاري