• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بنويس مهلت موندن يه نفس بود 
    از جداشدن نوشتي رو تن زخمي هر برگ
    گريه کردم و نوشتم نازينم يا تو يا مرگ
    به تو گفتم باورم کن ميون اين همه ديوار
    تو با خنده اي نوشتي هم قفس خدا نگهدار
    بنويس مهلت موندن يه نفس بود
    سهم من از همه دنيا يه قفس بود
    بنويس که خيلي وقته واسه تو گريه نکردم
    سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم

    من که تو بن بست غربت
    زخمي از آوار پاييز
    فکر چشماي تو بودم
    با دلي از گريه لبريز
    شب عاشقونه ي من که حروم شد
    مهلت بودن با تو که تموم شد
    ندونستم بايد از تو مي گذشتم
    وقتي از غربت چشمات مي نوشتم

    از جداشدن نوشتي رو تن زخمي هر برگ
    گريه کردم و نوشتم نازينم يا تو يا مرگ
    به تو گفتم باورم کن ميون اين همه ديوار
    تو با خنده اي نوشتي هم قفس خدا نگهدار
    بنويس مهلت موندن يه نفس بود
    سهم من از همه دنيا يه قفس بود
    بنويس که خيلي وقته واسه تو گريه نکردم
    سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
    + راستي چي شد 
    قسم به عشقمون قسم
    همش برات دلواپسم
    قرار نبود اينجوري شه
    يهو بشي همه کسم

    راستي چي شد ، چه جوري شد
    اينجوري عاشقت شدم
    شايد ميگم تقصير توست
    تا کم شه از جرم خودم

    به ملاقات آمدم ببين که دل سپرده داري
    چگونه عمري از احساس عشق شدي فراري
    نگاهم کن دلم را عاشقانه هديه کردم
    تو دريا باش و من جويبار عشقو در تو جاري

    من از پروانه بودن ها
    من از ديوانه بودن ها
    من از بازي يک شعله? سوزنده که آتش زده بر دامان پروانه نمي ترسم

    من از هيچ بودن ها
    از عشق نداشتن ها
    از بي کسي و خلوت انسانها مي ترسم

    من از عمق رفاقت ها
    من از لطف صداقت ها
    من از بازي نور در سينه? بي قلب ظلمت ها نمي ترسم

    من از حرف جدايي ها
    مرگ آشنايي ها
    من از ميلاد تلخ بي وفايي ها مي ترسم

    راستي چي شد ، چه جوري شد
    اينجوري عاشقت شدم
    شايد ميگم تقصير توست
    تا کم شه از جرم خودم
    + چگونه 
    هنوزم يار تنهايم، به ديدار تو مي آيم، باز مي آيم
    اگر که فرصتي باشد، مجال صحبتي باشد، حرف خواهم زد
    براي ديدن تو از حادثه ها گذشته ام
    کفر اگر نباشد اين من از خدا گذشته ام

    عذاب اين دقيقه ها، مرا شکسته بي صدا
    دستي بکش به زخم من، که از شفا گذشته ام
    باورم کن، باورم کن، من که با تو صادقم
    اگه خسته ام، يا شکسته ام، هر چه هستم، عاشقم

    منو بشناس و باور کن که خسته ام، خيلي خسته ام، اما هستم
    تهي ماند و نشد آلوده دستم، من به دنيا دل نبستم
    هر چه بلا کشيده ام، من از وفا کشيده ام
    که از وفاداري اين اهل وفا گذشته ام، من از وفا گذشته ام

    + چگونه 
    تو ديونه رفتي يه شب بي نشونه
    تو خواستي که قلبم پريشون بمونه
    واست گريه ي من ديگه بي امونه
    دل از درد عشقم يه درياي خونه
    مي خوام با تو باشم . مي خوام با تو باشم هنوز عاشقونه
    ولي نازنينم . چگونه چگونه . چگونه چگونه
    من از سبزه سبزم .ولي خسته خسته
    من از شهر عشقم .ولي دل شکسته
    مي گفتم يه ابري . يه هم رنگ بارون
    يه بارون رحمت . واسه سبزه زارون
    مي خوام با تو باشم . مي خوام با تو باشم هنوز عاشقونه
    ولي نازنينم . چگونه چگونه . چگونه چگونه
    مي خواستم بگم من که عاشق ترينم
    تو فرصت ندادي . تو فرصت ندادي . تو فرصت ندادي
    مي خواستم بگم من که عاشق ترينم
    تو فرصت ندادي . تو فرصت ندادي . تو فرصت ندادي
    حقيقت چه تلخه . چه تلخ شکستن
    حقيقت همينه که رفتي تو بي من
    که رفتي تو بي من
    + باورم كن 

    در کار عشق ما هميشه اما بود
    بي جاني ريشه از ساقه پيدا بود
    آن شب که گفتي باورم کن با تو ميمانم
    دلواپسي هاي من از صبح فردا بود
    آن شب که گفتي با تو هستم تا که دنيا هست
    باور نکردم گرچه اين جمله زيبا بود
    در عمق دريا هرگز يک قطره پيدا نيست
    پايان عشق ما پايان دنيا نيست
    مثل زلال آب من باورت کردم
    ميناي يک رنگي در ساغرت کردم
    سلطان قلب خود تاج سرت کردم
    در چشم دل تا خود پيغمبرت کردم
    آن شب که گفتي باورم کن با تو ميمانم
    دلواپسي هاي من از صبح فردا بود
    آن شب که گفتي با تو هستم تا که دنيا هست
    باور نکردم گرچه اين جمله زيبا بود
    در عمق دريا هرگز يک قطره پيدا نيست
    پايان عشق ما پايان دنيا نيست

    + سفر 
    سفر کردم که از عشقت جدا شم
    دلم مي خواست دگر عاشق نباشم
    ولي عشقت تو قلبم مونده، اي واي
    دل ديوونمو سوزونده اي دل
    هنوزم عاشقم، دنياي دردم
    مثل پروانه ها دورت مي گردم
    سفر کردم که از يادم بري، ديدم نميشه
    آخه عشق يه عاشق با نديدن کم نميشه
    غم دور از تو موندن، يه بي بال و پرم کرد
    نرفت از ياد من عشق،
    سفر عاشقترم کرد
    هنوز پيش مرگتم من، بميرم تا نميري
    خوشم با خاطراتم، اينو از من نگيري
    دلم از ابر و بارون به جز اسم تو نشنيد
    تو مهتاب شبونه فقط چشمام تو رو ديد
    نشو با من غريبه مثل نا مهربونها
    بلا گردون چشمهات زمين و آسمونها
    مي خواهم برگردم اما مي ترسم، مي ترسم، بگي حرفي نداري
    بگي عشقي نمونده، مي ترسم بري تنهام بزاري
    تو رو ديدم تو بارون، دل دريا تو بودي
    تو موج سبز سبزه، تن صحرا تو بودي
    مگه ميشه نديدت، تو مهتاب شبونه
    مگه ميشه نخوندت، تو شعر عاشقونه

    + روزهاي خاكستري 

    شنبه روز بدي بود
    روزبي حوصلگي
    وقت خوبي که مي شد
    غزلي تازه بگي
    ظهريکشنبه ي من
    جدول نيمه تموم
    همه خونه هاش سياه
    روي خونه جغدشوم

    صفحه ي کهنه ي يادداشت هاي من
    گفت دوشنبه روز ميلادمنه
    اماشعرتومي گه که چشم من
    تونخ ابره که بارون بزنه
    آخ اگه بارون بزنه
    آخ اگه بارون بزنه
    غروب سه شنبه خاکستري بود
    همه انگارنوک کوه رفته بودن
    به خودم هي زدم از اينجا برو
    اماموش خورده شناسنامه ي من
    عصرچهارشنبه ي من
    عصرخوشبختي ما
    فصل گنديدن من
    فصل جون سختي ما
    روز پنجشنبه اومد مثل سقاهک پير
    رونوکش يه چيکه آب گفت به من بگيربگير!
    جمعه حرف تازه يي برام نداشت
    هرچي بود،پيش ترازاينها گفته بود
    + جمعه ها 

    توي قاب خيس اين پنجره ها

    عکسي از جمعه غمگين مي بينم

    چه سياه به تنش رخت عزا

    تو چشاش ابراي سنگين مي بينم

    داره از ابر سياه خون مي چکه

    جمعه ها خون جاي بارون مي چکه

    نفسم در نمي آد جمعه ها سر نمي آد

    کاش مي بستم چشامو اين ازم بر نمي آد

    عمر جمعه به هزار سال مي رسه

    جمعه ها غم ديگه بيداد مي کنه

    آدم از دست خودش خسته مي شه

    با لب هاي بسته فرياد مي کنه

    جمعه وقت رفتنه موسم دل کندنه

    خنجر از پشت مي زنه اون که همراه منه

    + سكوت 

    روزاي سخت نبودن با تو ، خلا اميدو تجربه کردم
    داغدلم که بي تو تازه مي شد، هم نفسم شد سايه ي سردم
    تورو مي ديدم اونور ابرا ، که ميخواي سر سري رد شي
    آسمونو بي تو خط خطي کردم ، چه جوري ميتوني انقده بد شي ، چه جوري ميتوني انقده بد شي
    سکوت قلبتو بشکن و برگرد ، نذار اين فاصله بيشتر از اين شه
    نميخوام مثل گذشته که رفتي ، دوباره آخر قصه همين شه
    سکوت قلبتو بشکن و برگرد ، نذار اين فاصله بيشتر از اين شه
    نميخوام مثل گذشته که رفتي ، دوباره آخر قصه همين شه
    روزاي سخت نبودن با تو ، دور نبودنت رو خط کشيدم
    تازه فهميدم اشتباهم اين بود ، چهره ي عشقوغلط کشيدم
    عشق تو دار و ندار دلم بود ،اومدي دار و ندارمو بردي
    بيا سکوتتو بشکن و برگرد ، که هنوزم تو دل من نمردي ، که هنوزم تو دل من نمردي
    سکوت قلبتو بشکن و برگرد ، نذار اين فاصله بيشتر از اين شه
    نميخوام مثل گذشته که رفتي ، دوباره آخر قصه همين شه
    سکوت قلبتو بشکن و برگرد ، نذار اين فاصله بيشتر از اين شه
    نميخوام مثل گذشته که رفتي ، دوباره آخر قصه همين شه
    + الكي 

    من فقط عاشق اينم حرف قلبتو بدونم
    الکي بگم جدا شيم تو بگي که نميتونم

    من فقط عاشق اينم بگي از همه بيزاري
    مثل روز پيدام نشه تا ببينم چه حالي داري

    من فقط عاشق اينم عمري از خدا بگيرم
    اينقدر زنده بمونم تا به جاي تو بميرم.



    من فقط عاشق اينم ، روزايي که با تو تنهام
    کار و بار زندگيمو بزارم براي فردا

    من فقط عاشق اينم وقتي از همه کلافم
    بشينم 1 گوشه ي دنج موهاي تو رو ببافم

    عاشق اون لحظه ام که .... پشت پنجره بشينم ،
    حواست به من نباشه تو رو دزدکي ببينم

    من فقط عااشق اينم عمري از خدا بگيرم
    اينقدر زنده بمونم تا به جاي تو بميرم

    من فقط عاشق اينم عمري از خدا بگيرم
    اينقدر زنده بمونم تا به جاي تو بميرم