بزار تو خيال خودم باشم و بسوزم بزار آروم بگيره اين حال مريضم ميخوام از دست گريه جون به لب شم محبت کن بزار تنها باشم
نبايد دل مي سپردم نبايد عشقو باور ميکردم تو فهميدي به تو دل بسته بودم زدي آتيش به دنياي حقيرم زدي عهد و شکستي نازنينم
من گفتم ميمونه باهام اينو تو دلش ديدم ميگفتن يه روزي تنهات ميزاره ميره اينم من ميگم عاشقمه نميدوني چقدر خوبه اما الان تنهايي چشمام خيسن ميرم خونه اگه دوست داشتنت اينه ديگه نميخوامش دلم ميگفت ميره اونم ديگه نميادش نميخوابه خيلي وقته آروم نميگيره مثل سنگ شده برات دلت نميميره ميبيني اشکام واسه کسي نميريزه باعث سنگدليه من تويي نه کس ديگه
از تو بي محلي ديدمو چيزي نگفتم واسه اينکه عاشقت بودم و ميمردم تو آروم بوديو چه بي تفاوت آره باختم ولي نياورده به روت