• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهتاب 

    من اين پايين نشستم سرد و بي روح
    تو داري ميرسي به قله ي کوه
    داري هرلحظه از من دور ميشي
    داري دل ميکني مجبور ميشي
    تا مه راهو نپوشونده نگام کن
    اگه رو قله سردت شد صدام کن
    يه رنگ مرده از رنگين کمونم
    من اين پايين نميتونم بمونم
    خودم گفتم که تلخه روزگارت
    منو بيرون بريز از کوله بارت
    دلم ميمرد و راه بغض و سد کرد
    به خاطر خودت دستاتو رد کرد
    برو بالاتر از ايني که هستي
    تو بغض هردوتامونو شکستي
    با چشم تر اگه تو مه بشيني
    کسي شايد شبيه من ببيني
    منم اون که تورو داده به مهتاب
    کسي که روتو ميپوشونه تو خواب
    کسي که واسه دنياي تو کم نيست
    ميخوام يادم نره دست خودم نيست