• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : نيستم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + قسمت دوم 

    آمد و هم آشيان شد با من او

    همنشين و هم زبان شد با من او

    خسته جان بودم که جان شدبا من او

    نا توان بود توان شد با من او

    دامنش شد خوابگاه خستگي

    اين چنين آغاز شد دلبستگي

    واي از آن شب زنده داري تا سحر

    واي از آن عمري که با او شد به سر

    مست او بودم زدنيا بي خبر

    دم به دم اين عشق مي شد بيشتر