• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : برگرد ، عاشقونه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + به من نگو دوست دارم 
    حالا که کار تو شده پر از نيرگ و ريا
    حالا که دل تو شده فرسنگ ها دور ار خدا


    به من نگو دوست دارم که باورم نمي شه
    نگو ففقط تو رو دارم که باورم نميشه

    تو با اين چرب زبونيت هي به من دروغ ميگي
    مي خاهي گولم بزني هي به من دروغ مي گي

    به من نگو دوست دارم که باورم نمي شه
    نگو ففقط تو رو دارم که باورم نميشه

    تو با دله شکسته ام انقده جفا نکن
    تو اگه دوسم نداري اينجوري بد تا نکن

    به من نگو دوست دارم که باورم نمي شه
    نگو ففقط تو رو دارم که باورم نميشه
    + شب 

    وقتي تو شب گم ميشدم / ستاره شب شکن نبود

    ميون اين شب زده ها / کسي به فکر من نبود

    وقتي تو شب گم ميشدم / هم خونه خواب گل ميديد

    هم سايه از خوشه ي خواب سبد سبد خنده ميچيد/ اواز خونه کوچه ها شعراشو از ياد برده بود/ چراغها خوابيده بودن شعلشونو باد برده بود

    اخ اگه شب شيشه اي بود/ پل به ستاره ميزدم

    شکسته اينه ي شبو نيزهيه خورشيد ميشدم

    اخ اگه مرگ امون ميداد/ دوباره باغ ميشدم

    تو رگ يخ بسته ي شب نبز چراغ ميشدم

    وقتي تو شب گم ميشدم / ستاره شب شکن نبود

    ميون اين شب زده ها / کسي به فکر من نبود

    اخ که تو اقيانوس شب/ سوختنمو کسي نديد

    تو برزخ بيداد شب / کسي به دادم نرسيد

    وقتي تو شب گم ميشدم / دلم ميخاست شعله بشم

    رو سايه هاي يخ زد/ دسته نوازش بکشم

    دلم ميخاست اشتي بدم/ تگرگو با عقاقيا

    خورشيد مهربونيرو / مهمون کنم به خونه ها

    اخ اگه مرگ امون ميداد/ دوباره باغ ميشدم

    تو رگ يخ بسته ي شب نبز چراغ ميشدم

    + يادتو 

    اي که بي تو خودمو

    تک و تنها ميبينم

    هر جا که پا ميزارم

    تو رو اونجا ميبينم

    يادمه چشماي تو

    پر درد و غصه بود

    قصه ي غربت تو

    قد صد تا قصه بود

    ياد تو هر جا که هستم با منه

    داره عمره منو اتيش ميزنه

    تو برام خورشيد بودي

    توي اين دنياي سرد

    گونه هاي خيسمو

    دستاي تو پاک ميکرد

    حالا اون دست ها کجاست

    اون دوتا دست هاي خوب

    چرا بي صدا شده

    لب قصه هاي خوب

    من که باور ندارم

    اون همه خاطرمون

    عاشق اسمونا

    پشت يک پنجرمون

    آسمون سنگي شده

    خدا انگار خوابيده

    انگار از اون بالاها

    گريه هامو نديده

    ياد تو هر جا که هستم با منه

    داره عمره منو اتيش ميزنه
    + لب دريا 

    عصر ما عصر فريبه/عصر اسمهاي غريبه

    عصر پژمردن گلدون/چترهاي سياه تو بارون

    شهر ما سرش شلوغه/وعدهاش همه دروغه

    آسموناش پر دوده/قلب عاشقاش کبوده

    کاش توي قحطي شقايق/بشينيم توي يه قايق

    بزنيم دلو به دريا/منو تو تنهاي تنها

    خونه هامون پرنرده/پشت هر پنجره پرده

    قفسها پر پرنده/لبهاي بدون خنده

    چشمها خونه ي سواله/مهربون شدن محاله

    نه براي عشق ميلي/نه کسي به فکر ليلي

    کاش توي قحطي شقايق/بشينيم توي يه قايق

    بزنيم دلو به دريا/منو تو تنهاي تنها

    اونقده ميريم که ساحل/از منو تو بشه غافل

    قايق رو با هم ميرونيم/اونجا تا ابد ميمونيم

    جاي که نه اسمونش/نه صداي مردومونش

    نه غمش نه جنبوجوشش/نه گلاي گل فروشش

    مثل اينجا اهني نيست/پس ببين يادت بمونه

    کسي هم اينو ندونه/زنده بوديم اگه فردا

    وعده ي ما لبه دريا
    + شهر غم 

    خسته و دربه در شهر غمم

    شبم از هرچه شبه سياه تره

    زندگي زندون سرد کينه هاست

    رو دلم زخم هزارتا خنجره

    چي ميشد اون دستاي کوچيکو گرم

    رو سرم دسته نوازش ميکشيد

    بستر تنهايو سرد منو

    بوسه گرمي به اتش ميکشيد

    چي ميشد تو خونه ي کوچيک من

    غنچه هاي گل غم وا نميشد

    چي ميشد هيچکسي تنها نميزاشت

    جز خدا هيچ کسي تنها نميشد

    من هنوز دربه در شهر غمم

    شبم از هرچه شبه سياه تره

    زندگي زندون سرد کينه هاست

    رو دلم زخم هزارتا خنجره

    من هنوز دربه در شهر غمم

    شبم از هرچه شبه سياه تره

    زندگي زندون سرد کينه هاست

    رو دلم زخم هزارتا خنجره