• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : برگرد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جونم 


    گفتم نرو پر پر ميشم
    گفتي مي خوام رها باشم
    گفتم آخه عاشق شدم
    گفتي مي خوام تنها باشم
    گفتم دلم گفتي بسوز
    گفتم يه عمري باز هنوز
    گفتم پس عمرم چي ميشه
    گفتي هدر شد شب و روز
    واي دلم

    من که به تو گفتم که
    خستم و کوفتم
    تو بيا دستم و بگير نذار رو زمين بيفتم
    من يه عاشق شسته رفتم
    که با ديدن تو شکفتم و
    شبا رو به ياد تو خفتم
    گفتم تمنا مي کنم وقت بده
    تا مي تونم خودم و تو اين دل تو جا مي کنم
    گفتم مي تونم مي خونم با تو ميزونم بيرونم
    واست ديوونم بي جونم اينم مي دونم خاتونم چيه درد تو
    واسه همينه که مي خوام بشم مرد تو
    اوني که بد کرد به تو
    فقط زد يه گوشزد به تو
    که هيچکي نداره تو دنيا حس من به تو
    چه فايده توي سينه ي تو سنگ بود به جاي دل

    گفتم آخه داغون ميشم
    گفتي به من خوش ميگذره
    گفتم بيا چشمام به تو
    گفتي آخه کي مي خره
    گفتم مرا جنس مي بيني
    گفتي آره بي قيمتي
    گفتم يه روز کسي بودم
    با من نکن بي حرمتي
    گفتم صدام ميميره باز
    گفتي به درد بسوز بساز
    گفتم حالا که پير شدم
    گفتي که از تو سير شدم
    گفتم تمنا مي کنم
    گفتي مي خوام خوردت کنم
    گفتم بيا بشکن تن و
    گفتي فراموش کن منو
    گفتم تمنا مي کنم
    گفتي مي خوام خوردت کنم
    گفتم بيا بشکن تن و
    گفتي فراموش کن منو
    گفتي فراموش کن منو
    گفتي فراموش کن منو
    گفتي فراموش کن منو
    گفتي فراموش کن منو

    پاسخ

    نيستي حالم خرابه