دلم رادرميان بودن ومردن رهاکردي تو بد کردي
اميدم رازمن دزديدي و بردل جفاکردي توبد کردي
من از خود هم دگر حتي نمي خواهم دگرچيزي
تو اما آمدي روحم فنا کردي تو بد کردي
نمي پرسم دگر حتي چرا با من چنين کردي
فقط اين را بدان در حق من يارا خطا کردي
تو بد کردي
اگر دلبسته ام برتو نه از تنهائي دل بود
تو را همراه دل کردم تو اما دل رها کردي