نمک رو زخم من نپاش ، من زخمي غرورتمبا اين همه بدي ببين ، هنوز سنگ صبورتماز درد من قصه نگو ، قصه ي من تکراريهمردن من هميشگي ، واسه دل تو عاديهجلو چشم غريبه ها ، چه قدر خوار و حقير شدمهيچي ازم نذاشتي تو ، وقتي ديدي اسير شدموقتي نبودم هيچ کسي با دلت هم بازي نبودخاک سياه نشونديم و دلت هنوز راضي نبودعشقتو تو سرم نزن ، ان قد بهم نگو بميرتموم هستيم مال تو ، غرورمو ازم نگيرچرا هميشه تبرت ، رو ريشه ي دل منهبگو چرا قلب منه بايد هميشه بشکنهچه روزهايي که سوختمو ، به پاي تو حروم شدميه عمري من دل بستمو ، تو چشماي تو گم شدمديگه چي مي خواي از دلم ، هر چي که مي خواستي ديديبه عشق پاک و بي ريام ، توي دلت مي خنديديعشقتو تو سرم نزن ، ان قد بهم نگو بميرتموم هستيم مال تو ، غرورمو ازم نگيرچرا هميشه تبرت ، رو ريشه ي دل منهبگو چرا دل منه بايد هميشه بشکنه