• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : قلقلي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + گيتي 

    ترا دل دادم اي دلبر شبت خوش باد من رفتم
    تو داني با دل غم‌خور شبت خوش باد من رفتم

    اگر وصلت بگشت از من روا دارم روا دارم
    گرفتم هجرت اندر بر شبت خوش باد من رفتم

    ببردي نور روز و شب بدان زلف و رخ زيبا
    زهي جادو زهي دلبر شبت خوش باد من رفتم

    به چهره اصل ايماني به زلفين مايه‌ي کفري
    ز جور هر دو آفت‌گر شبت خوش باد من رفتم

    ميان آتش و آبم ازين معني مرا بيني
    لبان خشک و چشم تر شبت خوش باد من رفتم

    بدان راضي شدم جانا که از حالم خبر پرسي
    ازين آخر بود کمتر شبت خوش باد من رفتم

    + گيتي 

    تصاحب ... سرزميني که مي تواند مال من باشد . خيلي کوچک . اما ... مي تواند از دست برود اگر ...حرفهايي هست براي نگفتن . اينهمه زودتر آمده ام که ... از دست بدهم . زودتر آمده ام که پير از دست دادنها باشم . اصلا براي بازنده بودن عجله داشتم . اينهمه که مي شنوم ؛ چرا زودتر ...؟ پنجره هاي دلم مي شکند . نمي داني . شايد نبايد ... شايد حق ندارم .شايد اصلا اين منم که اشتباهم . اشتباهي ام . اشتباه آمده ام . اشتباه ديده ام . تنها چيزي که اشتباه نيست اين حقيقت لعنتي ست .