• وبلاگ : بنام پروردگار حي و توانا
  • يادداشت : جمعه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جمعه 
    جمعه ي ساکت
    جمعه ي متروک
    جمعه ي چون کوچه هاي کهنه ‚ غم انگيز
    جمعه ي انديشه هاي تنبل بيمار
    جمعه ي خميازه هاي موذي کشدار
    جمعه ي بي
    انتظار
    جمعه ي تسليم
    خانه ي خالي
    خانه ي دلگير
    خانه ي دربسته بر هجوم جواني
    خانه ي تاريکي و تصور خورشيد
    خانه ي تنهايي و تفأل و ترديد
    خانه ي پرده ‚ کتاب ‚ گنجه ‚ تصاوير
    آه چه آرام و پر غرور گذر داشت
    زندگي من چو جويبار غريبي
    در دل اين جمعه هاي ساکت متروک
    در دل اين خانه هاي خالي دلگير
    آه چه آرام و پر غرور گذر داشت ... ...
    + جمعه 
    اين دلم خون ميشه جمعه تو نيا
    گريه بارون ميشه جمعه تو نيا
    قلب ليلي توي دستاي منه
    جون مجنون ميشه جمعه تو نيا
    هرکسي گفت که بيا جمعه بيا
    ليلي دلخون ميشه جمعه تو نيا
    اون بهاري که دلم ديونشه
    يه بيابون ميشه جمعه تو نيا ...
    + جمعه 

    جمعه يعني يک هواي غصه دار
    جمعه يعني لحظه لحظه انتظار
    جمعه يعني رنگ بي رنگي سهي
    جمعه يعني حس بي وزني تهي
    جمعه يعني يک سما فرياد و آه
    جمعه وصل و رسيدن کي شود؟
    ميشود من باشم و وقتش شود؟
    عاقبت يک جمعه خواهي نخواهي مي رسد
    + فاصله 
    نميدونم که کجا و با که هستي
    نميخوام که بدونم
    با تو من خونه اي ساختم
    توي قلبم تا هميشه
    مگه تو نخواستي بال من و تو
    بمونه پابرجا
    من که مردم ولي از تو خبري پيدا نميشه
    يه روزي يه وقت يه جايي
    چشم ميوفته تو چشماي تو
    اما اين همون خيال که با من هست تا هميشه
    نميخوام که نااميدي بشينه تو قلب خستم
    چي ديدي خدا رو شايد
    بشي ...من هميشه
    روز موعود مطمئن باش
    که زيادم دور نيست
    من کنار تو و تو
    ... مني تا هميشه
    + شايد 
    تو ديگه خودت نبودي گفتي کارمون تمومه

    منو عاشق کرديوووو گفتي عشقمون جنونه

    تو گلوم يه بغض کهنست که هميشه در سکوته

    چرا از عشقاي دنيا سهم عشق ما سقوطه
    - بي تو غمگينه دله ديوونه بي صدا شدم تو اين زموونه از شلاق بي وفايي تو زخمي تنم خدا ميدوونه

    شايد اشتباه من بود شايدم سادگي کردم

    اما اين تقصير من نيست

    اينجوري زندگي کردم

    مثل جون برام عزيزي

    من به تو بدي نکردم

    تو اگه بد کردي عشقم

    من شکايتي نکرددم

    از گلايه هاي دنيا

    سهم من فقط سکوت بود

    من نفهميدم از اول

    عشق ما رو به سقوط بود

    حالا که غريب و تنهام

    بي تو محکوم جنوونم

    ولي عاشقم هنوزم

    گوش بده برات ميخوونم
    - بي تو غمگينه دله ديوونه بي صدا شدم تو اين زموونه از شلاق بي وفايي تو زخمي تنم خدا ميدوونه